دولت استرالیا درست چند روز پیش به صورت غیر منتظره ای اعلام کرد، جهت حمایت از معادن سنگ آهن کوچک در استرالیای غربی حاضر است مقدار 50 درصد تخفیف در حقوق دولتی بدهد. این خبر هر چند کوتاه بود ولی موجی عظیم به راه انداخت.
این تخفیف بصورت مورد به مورد به معادن اعطا شده و از ابتدای سال 2015 تا پایان سال قابل اجرا خواهد بود.
جالب است که بدانید این قانون عطف به ماسبق نیز می گردد یعنی از زمانی که بهای سنگ آهن از قیمت متوسط تنی 73 دلار و 45 سنت پایین تر رفت و به عبارت دیگر از حدود ماه سپتامبر 2014 به بعد، کلیه معادن مشمول این تخفیف می شوند. باز جالب تر از آن این است که این مازاد پرداخت حقوق دولتی در ماه فوریه 2015 به معدن داران استرالیایی بازپرداخت می گردد تا باعث دلگرمی آنها شود.
کافی است هر کسی شناخت محدودی به بازار سنگ آهن داشته باشد تا به عمق این خبر پی ببرد. کشور استرالیا به عنوان بزرگترین تولیدکننده سنگ آهن جهان که خود با خود زنی حاضر شده است قیمت سنگ آهن را به زیر 70 دلار برساند و همچنان در تکاپو برای افزایش تولید و رساندن قیمت به زیر 60 دلار می باشد تا دومین تولیدکننده سنگ آهن جهان یعنی برزیل را به عنوان رقیب به زانو درآورده و از گردونه صادرات سنگ آهن حذف کند.
نباید فراموش کرد کشور برزیل در دهه هفتاد عنوان مقروض ترین کشور جهان را یدک می کشید و با تولید و صادرات سنگ آهن از اوایل دهه هشتاد توانسته بود قد علم کند و درآمد صادرات سنگ آهن آن از درآمد صادرات نفت ایران جلوتر بزند، اما با خروج از گردونه صادرات دوباره درگیر بحران اقتصادی خواهد شد.
بالطبع، این بحران در بازار سنگ آهن فقط دامن برزیل را نخواهد گرفت و شاهدیم صادرکنندگان سنگ آهن از سایر کشورها از جمله پرو، اوکراین، کانادا و حتی آفریقای جنوبی نیز یکی پس از دیگری حذف شده اند و کم مانده دامن این بحران گریبان معادن سنگ آهن شمال غرب و شرق ایران را نیز بگیرد.
پس چرا وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران نیز به این فکر نمی افتد بجای ایستادن در مقابل تولیدکنندگان و معدن داران سنگ آهن و با وضع عوارض و حقوق دولتی سنگین در این وانفسا بازار خراب سنگ آهن که باعث بسته شدن تک تک معادن سنگ آهن کوچک شده و می شود، بجای آن از آنها حمایت نماید؟!
چرا در زمانی که هنوز تحریم های بین المللی عرصه را به ما ایرانیان تنگ کرده است و در این بحران کاهش قیمت جهانی نفت نیازمند هر سنت دلار صادراتی می باشیم، چنین قوانین ناعادلانه ایی توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت تصویب و اجرا می گردد؟!
چرا ما می بایستی همیشه افتخار سالیان گذشته خود را یدک بکشیم و در مورد سنگ آهن هنوز نگاه بدبینانه به صادرات پرافتخار این ماده معدنی در سال 2013 داشته باشیم در حالیکه هیچ فردی نظری به مقدار محدود صادرات سنگ آهن و آن هم با قیمت های خیلی پایین درسال 2014 که هم اکنون در پایان این سال نفس گیر هستیم، نمی اندازد؟!
آیا وزارت صمت در جریان نیست که بسته شدن معادن سنگ آهن باعث خواهد شد از اهداف بلند تولید سنگ آهن و بالطبع فولاد در افق 1404 دورتر بیفتیم؟!
و چرا باید معدنداران کوچک سنگ آهن بخش خصوصی مجبور شوند معادن سنگ آهن خود را در سیرجان و یا سایر نقاط کشور به علت فشارهای مکرر وزارت خانه مذکور در پرداخت حقوق دولتی معوقه ببندند و هر روز شاهد تهدیدات مکرر آنها باشند؟! ما معدنداران هیچ کدام مان حقی از مردم ایران ضایع نکردیم، به غیر از آبادانی مناطق دوردست و اشتغال به کار افراد بومی. حال چه کسی جوابگوی این افراد بومی بیکار در مناطق دور افتاده خواهد بود؟
فقط فراموش نکنیم که وقتی افراد صاحب تجربه چند 10 ساله مجبور به عقب نشینی می شوند، در واقع کل بازار به چالش کشیده می شود. نباید همچون هندوستان که در سال 2009 تولید و صادرات 110 میلیون تنی سنگ آهن داشته و اکنون واردکننده این ماده معدنی است، ما نیز واردکننده سنگ آهن شده و مجبور شویم برای تامین نیاز داخلی خود مانند هندوستان در معادن سنگ آهن حاجی گک افغانستان بدنبال سنگ آهن بگردیم.
*کیوان جعفری طهرانی
مدیر امور بین الملل انجمن تولید کنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران
منبع: معدن24