سخنران کنفرانسهای بینالمللی سنگآهن و فولاد و تحلیلگر بازار معدن و صنایع معدنی ایران و جهان در گفتوگو با صمت درباره آخرین وضعیت معادن در کشور افغانستان، اظهار کرد: کل ارزش مواد معدنی فلزی و غیرفلزی افغانستان افزونبر 958 میلیارد دلار است. در این میان ارزش سنگآهن که بیشترین ذخیره معدنی این کشور به شمار میرود، افزونبر 444 میلیارد دلار و ارزش سنگ مس که دومین ذخیره معدنی این کشور بوده افزونبر 288 میلیارد دلار است.
کیوان جعفری طهرانی ادامه داد: نام معدن اصلی سنگآهن این کشور «حاجیگک» و دومین معدن آن «مس عینک» است. معدن حاجی گک 1.8 میلیارد تن ذخیره قطعی سنگآهن داشته و بزرگترین معدن سنگآهن بکر آسیا به شمار میرود. همچنین معدن مس عینک که دومین معدن مس دنیا به شمار میرود 11.3 میلیون تن ذخیره قطعی در اختیار دارد.
به گفته وی، افغانستان در کنار موارد یاد شده، در حوزه سنگهای قیمتی با داشتن حدود 120 معدن ذخایر بسیار خوبی دارد. در مورد طلا در محدوده مس عینک و حوزههای مختلف شرق، شمال و شمالغرب، معادن مختلفی از طلا وجود داشته به طوری که تعداد آنها به 112 معدن میرسد. براساس مطالعات ژئوفیزیک سازمان زمینشناسی امریکا که در سال 1381 ( 2002م) انجام شد، 1079 معدن مواد معدنی در افغانستان شناسایی شد. همچنان این سازمان مشغول مطالعه روی معادن افغانستان از طریق ژئوفیزیک هوایی و فضایی است.
جعفری طهرانی تصریح کرد: متاسفانه وضعیت تولید معدنی این کشور به دلیل درگیریهایی که در طول 4 دهه گذشته از زمان اشغال افغانستان از سوی شوروی سابق اتفاق افتاد، چندان خوب نبوده و درآمدهای معدنی آن، سالانه تنها 100 میلیون دلار است. این میزان درآمد کمتر از ۱درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد. این در حالی است که افغانستان با 31 میلیون نفر جمعیت میتوانست درآمد بیشتری در حوزه معدن داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به دیگر معادن افغانستان، تصریح کرد: این کشور دارای معادن عناصر نادر خاکی، مولیبدن، کبالت، نیوبیوم، آزبست، نقره، پتاس، بوکسیت، گرافیت، فلورید، فسفات، سرب و روی، گوگرد، تالک، منیزیم، کائولن، جیوه و از همه مهمتر لیتیوم است.
جعفری طهرانی درباره ذخایر لیتیوم این کشور بیان کرد: افغانستان از نظر منابع لیتیوم، در میان 3 ذخیره بزرگ لیتیوم دنیا بعد از شیلی و بولیوی قرار گرفته است. امروز با توجه به توسعه ماشینهای الکتریکی و فناوریهای نوین که منطبق بر دیدگاههای زیستمحیطی بوده و استفاده از سوختهای فسیلی که روز به روز در حال کاهش است، شاهد هستیم که کمپانی تسلا به عنوان یک پیشرو با استفاده از فناوریهای نوین در باتریهای خود توانسته عرصه را بر خودروسازهای بزرگ دنیا تنگ کند. امروزه مصرف باتریهای لیتیوم-یون از اتومبیلهای الکتریکی فراتر رفته و از گوشیهای همراه گرفته تا باتریهای منزل – UPS میتواند برق کامل منزل را از طریق شارژ با سلولهای خورشیدی تامین کند – کاربرد دارد.
وی ادامه داد: افغانستان از نظر برتری دارای معادن برتر سنگآهن، مس و لیتیوم است و این موارد جزو اولویتهای این کشور از نظر استخراج و بهرهبرداری قرار میگیرد، هرچند این اتفاق به دلیل مسائل امنیتی و درگیریهای موجود نتوانست به خوبی شکل بگیرد.
سخنران کنفرانسهای بینالمللی سنگآهن و فولاد افزود: در طول حضور طالبان و داعش در افغانستان شاهد هستیم بیشترین حمله این گروه تروریستی به معادن این کشور بوده که منجر به استخراجهای غیرقانونی از معادن سنگآهن و مس و پس از آن معادن سنگهای قیمتی شده است، زیرا افغانستان دارای سنگهای قیمتی مطرحی است. غیر از 2 معدن فلزی که نام برده شد موارد دیگری را مشاهده نکردهایم که این گروههای تروریستی علاقهمند باشند از ذخایر معدنی افغانستان بهره ببرند.
جعفری طهرانی با اشاره به مورد دیگری که در این سالها مورد هجوم قرار گرفته است، اظهار کرد: مورد دیگر درباره معادنی که در افغانستان به غارت رفته به معادن لاجورد بدخشان که ذخایر خوبی دارد باز میگردد.
به گفته وی، در حوزه زغالسنگ معادنی در محدودهای به نام شباشک افغانستان قرار دارد که هیچگاه به طور عمده و حرفهای مورد بهرهبرداری قرار نگرفته و همیشه برای رفع نیازهای محدود مورد استفاده قرار گرفته است.
جعفری طهرانی در این باره اضافه کرد: بر اساس قرارداد همکاری که بین دولت افغانستان و کنسرسیوم هندی به رهبری شرکت SAIL در سال 1391 (2012م) امضا شد، 7 عضو این کنسرسیوم که با نام AFISCO (کنسرسیوم آهن و فولاد افغانستان) شناخته میشدند عملیات استخراج و بهرهبرداری از 3 معدن از 4 معدن سنگآهن حاجی گک را طی مناقصهای به عهده گرفتند.
اعضای این کنسرسیوم عبارت بودند از: 3 عضو بخش دولتی با سهام کل 56 درصد به نامهای SAIL (شرکت مادر تخصصی فولاد هندوستان) با 20 درصد سهم، NMDC (شرکت ملی توسعه معدنی) با 18 درصد سهم و RIN (شرکت راشتریا ایسپات نیگام) با 18 درصد سهم و 4 عضو بخش خصوصی که در مجموع 43 درصد سهام داشتند و شامل JSW (شرکت فولاد جیندال) و JSPL (شرکت فولاد و نیروگاه جیندال) هر دو به مالکیت آقای ناوین جیندال هر یک با 16 درصد سهم و شرکت JSW ISPAT به مالکیت آقای ساجان جیندال با 8 درصد سهم و شرکت MIG (مونت ایسپات انرژی) به مالکیت آقای ساندیپ جاجودیا (داماد آقای جیندال) با 4 درصد سهم بودند.
کنسرسیوم آهن و فولاد افغانستان قرار بود در کنار بهرهبرداری از معدن سنگآهن حاجی گک نسبت به تاسیس یک کارخانه فولاد در 2 فاز 3.1 میلیون تنی و در مجموع 6.2 میلیون تن و همچنین ایجاد یک نیروگاه برق 800 مگاواتی برای تغذیه کارخانههای فولاد یادشده به ارزش 10.8 میلیارد دلار اقدام کند، هرچند جهت جلوگیری از آسیبپذیری این پروژه توافق شد فاز نخست فولادسازی در مقیاس 1.2 تا 1.5 میلیون تن و نیروگاه برق با ظرفیت 120 مگاوات و با سرمایهگذاری 2.9 میلیارد دلار اجرا شود و سپس با افزایش ظرفیت به 3.1 میلیون تن فاز اول تکمیل و فاز دوم با ظرفیت مشابه ایجاد شود. خوراک معادن 1، 2 و 3 سنگآهن حاجی گک برای تغذیه 40 سال کارخانههای فولاد 6.2 میلیون تنی کافی بود. فناوری ساخت فولاد در این کارخانه با استفاده از زغالسنگی بود که در معدن شباشک استخراج میشد. اما پس از عقبنشینی هندیها در سال 1393 (2014م) در این پروژه تمامی این برنامهها در معادن سنگآهن و زغالسنگ متوقف شد.
وی درباره علاقهمندی امریکا برای حضور در بخش معدن افغانستان، افزود: نقشههای زمینشناسی و ژئوفیزیک میدانی بسیار دقیقی در دوره شوروی سابق از معادن افغانستان تهیه شد. در دوره طالبان بین سالهای 1379 تا 1386 (2000-2007م) در عمل هیچ فعالیت اکتشافی و استخراجی در معادن افغانستان انجام نشد و تعداد محدود معادن فعال نیز غارت شدند. از سال تا سال در سال 1386 تا 1393(2007 تا 2014م) که امریکاییها به طور رسمی در افغانستان حضور داشتند، اعلام کردند چنانچه کسی نقشههای زمینشناسی دوره شوروی سابق را در دست دارد و به ما تحویل دهد پول خوبی در ازای آن دریافت میکند. جالب است بدانید، در دوره طالبان تعدادی از این نقشهها یافته و آتش زده شدند چون طالبان معتقد بود این نقشهها نشانه کفر هستند و حتی اگر کسی این نقشهها را پنهان میکرد حکم اعدام داشت. عدهای از افراد فرصتطلب و ماجراجوی افغان این نقشهها را در دیوار منازل خود پنهان کرده بودند و با پیشنهاد امریکاییها دیوارها را شکافته و نقشهها را به نرخ بالایی فروختند. این نقشهها برای امریکا ارزشمند بود، هرچند که امریکا مطالعات ژئوفیزیک فضایی از افغانستان در امسال و سال آینده انجام داد و نتایج بهدست آمده از آن را به دیگر مطالعات خود اضافه کرد. امریکا این اطلاعات دقیق را تاکنون افشا نکرده ولی شواهد از ذخایر عظیم مواد معدنی افغانستان حتی بیشتر از ایران حکایت دارد. روش ژئوفیزیک فضایی که امریکا استفاده کرده بسیار دقیق و با یکدرصد خطا قابل قبول است اما خطر خاص خود را دارد. به همین دلیل این ژئوفیزیک در محدودههایی با لیزر انجام شده که افراد عادی در آن حضور نداشتند زیرا ممکن است برای مردم خطراتی داشته باشد. امریکا برای انجام این مطالعات ژئوفیزیک میلیاردها دلار هزینه کرده چون معتقد است حداقل برای نیم قرن ذخایر مواد معدنی دست نخورده افغانستان را میتواند استحصال کند. جالب است بدانید امریکا اطلاعات را بهطور کامل به طرف افغانستانی نمیدهد. این حاکی از علاقه بسیار امریکاییها برای حضور در معادن افغانستان است.
وی ادامه داد: دیگر پروژههای معدنی که از سوی سرمایهگذاران خارجی در افغانستان در حال اجرا بود، پروژه مس عینک با ذخیره 11.3 میلیون تن است که با سرمایهگذاری 4 میلیارد دلار از سوی شرکت دولتی چینی به نام Metallurgical Corporation of China از سال 1386 ( 2007م) در حال اجرا بود. طرفهای چینی نیز بعد از حمله نیروهای داعش با آر پی جی به معدن مس عینک از سال 1393 ( 2014 م) به اجبار بعد از 7 سال از افغانستان خارج شدند. معدن مس عینک در 40 کیلومتری جنوب شرق کابل در ولایت لوگر قرار گرفته و بزرگترین ذخیره مس افغانستان و به روایتی نخستین یا دومین ذخیره بزرگ مس جهان است. همچنین معدن شماره 4 سنگآهن حاجی گک با سرمایهگذاری 3.8 میلیارد دلار به شرکت کانادایی KILO GOLD MINES واگذار شده بود که طرفهای کانادایی نیز مشابه سرمایهگذاران هندی و چینی عطای معادن افغانستان را به لقایش بخشیدند و این کشور را بعد از خروج رسمی امریکاییها در سال 2014م ترک کردند. بدین ترتیب کل حجم سرمایهگذاری از سوی سرمایهگذاران خارجی در معادن سنگآهن 1، 2، 3 و 4 حاجی گک افزونبر 14.6 میلیارد دلار بود. بدون شک امریکاییها به مراتب نسبت به دیگران بهتر امنیت را برقرار میکنند. اگر امریکا تا امروز این کار را نکرده شاید برای آن باشد که میخواهد عرصه را به طرف افغانستانی تنگ کند و تنها خودش در منطقه حضور داشته باشد و امنیت را برقرار کند.
وی در پایان تاکید کرد: افغانستان غیر از معادن یاد شده معادن بسیار خوبی از شن و ماسه دارد که با شروع ساختوساز میتواند از آنها استفاده کند. در صورتی که معدن مس عینک و حاجی گک به بهرهبرداری برسد، سالانه افزونبر ۱ میلیارد دلار درآمدزایی برای این کشور ایجاد میکند.
در این میان کشورهای همجوار ایران همچون افغانستان که در سالهای بسیار دور جزئی از سرزمین پهناور ایران به شمار میآمدند نیز از این مزیت برخوردار بوده و همچون گنجینهای از مواد معدنی هستند که از آنها بهرهبرداری نشده است. اما در طول سالهای گذشته و با وجود درگیریها و جنگهای رخ داده در این کشور شاهدیم که فعالیتهای معدنی در معادن این کشور از سوی امریکاییها و برخی شرکتهای اروپایی آغاز شده است. اما ما یک کشور پیشرو در فعالیتهای معدنی در منطقه هستیم بنابراین میتوانستیم از این موقعیت استفاده کنیم و در معادن و محدودههای معدنی این کشور به عنوان سرمایهگذار وارد شویم. اما در شرایط فعلی شاهدیم سرمایهگذاری از سوی ایران در معادن افغانستان انجام نشده و این موضوع شاید نشات گرفته از سیاستهای حاکم بر این کشور باشد. کشور دوست و همسایه افغانستان از نگاه زمینشناسی دارای ذخایر ارزشمند معدنی است، اما متاسفانه به دلیل شرایط حاکم بر این کشور شاید این ذخایر ارزشمند آنطور که باید مورد بهرهبرداری قرار نگرفته باشد. این موضوع باعث شده تا دیگر کشورها برای همکاری معدنی با افغانستان وارد عمل شوند. ایران نیز به دلیل مرز مشترک و نزدیکی فرهنگی با این کشور، بارها بر این موضوع تاکید کرده و حتی در زمینه آموزشی نیز با افغانستان وارد همکاری مشترک شده است.کشور افغانستان دارای ذخایر فراوان مواد معدنی است. این کشور در حوزه مس، سنگآهن، لیتیوم و… دارای ذخایر ارزشمندی است که باعث شده کشورهای دیگر همچون امریکا، چین و هند توجه هر چه بیشتری به این کشور داشته باشند. البته ناگفته نماند که در این سالها نیروهای طالبان و حتی داعش به این ذخایر چشم داشته و از آنها کسب درآمد کردند. حاجی گک را میتوان یکی از مهمترین معادن سنگآهن این کشور دانست؛ معدنی که دومین ذخیره سنگآهن دنیا را در اختیار دارد. ذخیره قطعی آن 1.8 میلیارد تن با عیار 62 درصد است که در ارتفاع 3800 متری و به عبارتی بهطور تقریبی در نصف ارتفاع قله اورست قرار گرفته است. اما کشورهای اطراف افغانستان از این ذخیره ارزشمند غافل نماندهاند. هند با سودای بهدست گرفتن بازار فولاد جهان از فرصت استفاده کرده و در سال 2012 میلادی قرارداد همکاری میان دولت افغانستان و کنسرسیوم هندی را به رهبری شرکت SAIL به امضا رساند. جالب است که بدانید در مناقصه انجام شده در آبان ماه سال 1390 ( نوامبر 2011 میلادی) برای استخراج و بهرهبرداری از معادن سنگآهن حاجی گک، شرکتهای «سنگآهن گلگهر» و «بهین صنعت دیبا» نیز از ایران حضور داشتند. دیگر پروژهای که از سوی سرمایهگذاران خارجی هماکنون در افغانستان درحال اجراست، پروژه مس عینک با ذخیره 11.3 میلیون تن بوده که با سرمایهگذاری 4 میلیارد دلاری از سوی شرکت دولتی چینی بهنامMetallurgical Corporation of China از سال ۱۳۸۶(2007م) در حال اجراست. در واقع چین نیز از این قافله عقب نمانده است. اما در این میان، دستیابی به تولید 55 میلیون تن فولاد در سال 1404 میتواند بهانه خوبی برای حضور ایران در معادن افغانستان باشد. همچنین دیگر همکاریها مانند همکاریهای آموزشی و انتقال فناوری میتواند به درآمدهای بخش معدن ایران افزوده شود و فعالیتهای بینالمللی را توسعه دهد. انتقال فناوری به حوزههای مختلف معدنی افغانستان از سوی ایران میتواند علاوه بر توسعه همکاری بینالمللی، بر درآمدزایی بخش معدن نیز بیفزاید. دیدار چندی پیش رئیس هیات عامل ایمیدرو با هیات وزارت معادن و پترولیوم افغانستان فرصتی بود تا مذاکرات در اینباره انجام شود. مهدی کرباسیان در این دیدار بر انتقال فناوری، اکتشاف و فرآوری به افغانستان تاکید کرد. درواقع امروز این آمادگی در بخش معدن ایران وجود دارد تا با دیگر کشورها وارد همکاری شود. سفر مدیران افغانستان در بخش معدن به ایران، فرصتی بود تا با پیشرفتهای بخش معدن ایران آشنا شوند. بخش معدن ایران در ۴سال گذشته با همت مسئولان این بخش به ویژه ایمیدرو سعی بر آن داشت تا گذشته خود را جبران کند. شاید یکی از اقدامات مهمی که در این سالها انجام شد، انجام عملیات اکتشافی در 250 هزار کیلومتر مربع از کشور بود که بخش عمده آن در نوار شرقی کشور قرار داشت به طوری که این میزان اکتشاف ۲برابر کل اکتشافات انجام شده در 80 سال اخیر بود. کشف ذخایر ارزشمند در سنگان که باعث شد لقب عسلویه معدنی را از آن خود کند، باعث شد طرحهای معدنی و صنایع معدنی مختلفی در این منطقه تعریف شود. حال با توجه به نزدیکی این منطقه به افغانستان، میتوان همکاریهایی را در زمینه تولید شمش فولاد در سنگان شاهد بود. معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در اینباره میگوید؛ موقعیت مجتمع معادن سنگان که از یک طرف به ایران و از طرف دیگر به افغانستان مشرف است، فرصت خوبی برای همکاریهای دوجانبه ایجاد کرده است.
کرباسیان معتقد است؛ کشور افغانستان ظرفیتهای فراوان و قابلتوجهی در بخش معدن خود دارد اما وجود جنگ در این کشور باعث شده آنطور که باید از منابع معدن خود استفاده نکند. در واقع این منطقه میتواند شاهد شکلگیری و احداث کارخانههای مشترک میان ایران و افغانستان باشد. رئیس هیات عامل ایمیدرو در اینباره تصریح میکند؛ ذخایر بسیاری از سنگآهن در افغانستان وجود دارد، با توجه به این موضوع ما آمادگی داریم که کار اکتشافی را کامل انجام داده و سنگآهن را استخراج و فرآوری کنیم. وجود منابع عظیم گازی در ایران این فرصت را در اختیار افغانستان قرار میدهد تا بتوانند سنگآهن استخراج شده خود را در ایران به شمش تبدیل کنند. با توجه به موارد یادشده، کرباسیان در این دیدار پیشنهاد همکاری ۲جانبه میان ایران و افغانستان را داد؛ پیشنهادی که شرکتهای خصوصی ایرانی میتوانند در راستای آن ایفای نقش کرده و ایمیدرو نیز به عنوان سازمان دولتی و بازوی وزارت صنعت، معدن و تجارت از آنها حمایت کند. اما از دیگر اتفاقاتی که میتواند زمینه همکاری ایران و افغانستان را در بخش معدن فراهم کند، راهاندازی مرکز تحقیقات مواد معدنی در افغانستان است. این اقدام میتواند به توسعه بخش معدن افغانستان بینجامد. در واقع مرز مشترک معدنی و شباهتهای زمینشناسی میان ۲ کشور و همچنین راهاندازی راهآهن تهران-هرات مزیتی برای ایران و افغانستان است. این راهآهن میتواند مشکلات حملونقل مواد معدنی بین ۲کشور را حل کند. از سویی دیگر افغانستان میتواند از طریق چابهار محصولات معدنی خود را راهی بازارهای صادراتی کند. بهطور کلی همکاری این کشور با بخش معدن ایران مزیتهای بسیاری خواهد داشت. ناگفته نماند، برخی اقدامات معدنی در ایران الگوی خوبی برای افغانستان بوده، به طوری که طاهر رضایی رئیس سازمان زمینشناسی افغانستان نیز در این دیدار ۲ جانبه اظهار میکند؛ افغانستان در نظر دارد در زنجیره صنایع استخراجی، عملکردی مشابه ایران داشته باشد. او معتقد است، افغانستان به دلیل مسائل امنیتی در اهداف کلان اقتصادی خود با عقب ماندگی روبهرو شده است و دولت این کشور برای جبران این عقبماندگیها هیاتهای مختلفی را راهی ایران کرده است تا در بخش منابع میدانی و فرآوری با ظرفیتهای ایران آشنا شوند. بدون شک تمایل بالای ایران برای حضور در افغانستان و همچنین وجود ظرفیتهای فراوان معدنی در این کشور در کنار نزدیکی فرهنگی و زبانی، همکاری خوبی را میان 2 کشور رقم میزند که شاید مهمترین برنده آن افغانستان باشد زیرا این کشور امروز از تجربههای اجرایی ایران که نتایج مثبت به همراه داشته در بخش معدن خود استفاده میکند.
چشم رئیسجمهور تاجرمسلک امریکا به معادن افغانستان
ترامپ نیز از این قافله عقب نمانده و به دنبال حضور در بخش معدن افغانستان است. منابع معدنی غنی در این کشور که مشاوران ترامپ پیش از این به آن اشاره کردند برای امریکا میتواند بسیار سودآور باشد.به گزارش ماین نیوز، در نخستین گفتوگوی ترامپ و «اشرف غنی» رئیسجمهور افغانستان موضوع منابع معدنی افغانستان مطرح شد. «پولتیکو» گزارش داده بود؛ ترامپ از امضای طرح اعزام نظامیان بیشتر به افغانستان خودداری کرده است، اما این رئیسجمهور تاجرمسلک امریکایی اظهار کرده که استفاده از منابع سرشار افغانستان میتواند توجیهی برای حضور امریکا در این کشور باشد. برای بررسی این شرایط، کاخ سفید در نظر دارد نمایندهای را برای دیدار با مقامات وزارت معادن افغانستان اعزام کند. این در حالی است که «استفن فینبرگ» که مشاور غیررسمی ترامپ است، در پی ایجاد راههایی برای استفاده از منابع معدنی افغانستان است. فینبرگ همچنین مالک شرکت «داینا کورپ» است که میتواند نقش مهمی را برای تامین امنیت معادن ایفا کند. ایجاد امنیت یکی از بزرگترین نگرانیها در زمینه استخراج معادن در افغانستان است؛ زیرا برخی از غنیترین معادن این کشور در مناطق در کنترل طالبان قرار دارد. این در حالی است که به جز تامین امنیت، مشکلات دیگری نیز چون فساد گسترده، نبود جادههای مناسب، پل و راهآهن وجود دارد. «لورل میلر» که تا چندی پیش سرپرست دفتر نماینده ویژه امریکا در افغانستان و پاکستان بود در اینباره گفت: موانع زیادی برای استخراج معادن افغانستان وجود دارد و اینگونه الفاظ ممکن است تردیدهایی را درباره نیت اصلی حضور امریکا در افغانستان به وجود آورد. این در حالی است که برای ترامپ به عنوان یک تاجر، معادن افغانستان میتواند تنها جذابیت این کشور باشد. مقامات امریکایی نیز استخراج این معادن را موقعیتی «برد-برد» توصیف میکنند که میتواند اقتصاد افغانستان را متحول کرده، برای امریکاییها ایجاد شغل کند و دسترسی بیسابقهای برای امریکا به منابع معدنی افغانستان باشد که درحالحاضر در انحصار چین قرار دارد.چین درحالحاضر قراردادی به ارزش ۳ میلیارد دلار برای ایجاد معدن مس در ۴۰ کیلومتری کابل دارد. قرار بود بررسی راهبرد جدی امریکا در افغانستان تا اوایل جولای پایان پذیرد اما به دلیل نا رضایتی، ترامپ از امضای این طرح خودداری کرد. «مایک پنس» معاون اول ترامپ (و نه ژنرال مک مستر)، وظیفه هدایت جلسه شورای امنیت ملی با محوریت افغانستان را بر عهده داشت. برخی مقامات میگویند که این نشانه منزوی بودن مک مستر است، در حالی که برخی دیگر معتقدند این نشان دهنده استقبال مک مستر از نقش بنن در این موضوع استراتژی و اتفاق نظر این دو در راهبرد جدید افغانستان است. از سوی دیگر، «جرد کوشنر» داماد و مشاور ترامپ و «استفن بنن» استراتژیست ارشد وی در پی استفاده از سربازان اجیر به جای اعزام نظامیان امریکایی در افغانستان هستند. پیش از این نیز در زمان ریاستجمهوری «باراک اوباما» رئیسجمهور پیشین، امریکا تلاش کرده بود صنعت معدن افغانستان را راهاندازی کند. این در حالی است که درحالحاضر نرخ سنگآهن و مس یک سوم ارزش مشابه در سال ۱۳۸۹ ( ۲۰۱۰م )را دارد. در عین حال باور بر این است که بیشتر این منابع در ولایت هلمند قرار دارد که بیشتر مناطق آن در کنترل طالبان است. گفتنی است که در زمان ریاستجمهوری اوباما، رئیسجمهور کنونی افغانستان از توسعه سریع صنعت معدن در این کشور جلوگیری کرد، زیرا بیم آن داشت که این توسعه فساد گسترده در پی داشته باشد. این در حالی است که پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری امریکا، غنی با وی تماس گرفت و خواستار حضور این کشور برای توسعه بخش معدن افغانستان شد.
ذخایر فراوان سنگآهن و مس در افغانستان
به گفته کارشناسان بخش معدن، ذخایر معدنی افغانستان بسیار غنی است و سرمایهگذاری در این کشور سودآور خواهد بود. از طرفی بهدست آوردن بازار موادمعدنی این کشور در شرایط فعلی که آنها در حوزه تولید موادمعدنی فعالیت چندانی ندارند، از مزیتهای این کشور بوده و تا حدودی میتوان به آن به چشم یکی از بازارهای بزرگ صادراتی نگاه کرد. در این میان میتوان به سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی همچون لعل بداخشان، لاجورد و… اشاره کرد.
درباره ذخایر سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی موجود در افغانستان، معاون اکتشافات سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور درباره تجارت این سنگها در جهان به صمت گفت: درحالحاضر تجارت سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی در جهان بیش از ۳هزار میلیارد دلار است و در بسیاری از کشورها نیز این صنعت بومی شده است.
بهروز برنا با بیان این مطلب در ادامه گفت: فرآوری این سنگها روی صادراتش اثرگذاری بالایی داشته و ارزش افزوده بیشتری را برای تولیدکنندگان آن به همراه آورده است. همچنین فرآوری سنگهای قیمتی و تبدیل آنها به مصنوعات و زیورآلات میتواند به عنوان کالایی جذاب برای گردشگرانی باشد که در این شهرها حضور پیدا میکنند.
به گفته وی، در زمینه تولید این مصنوعات نیز، میبینیم که کشورهای آسیایی از این مزیت استفاده میکنند و برخی از این سنگها نیز بومی شده و معروفیت ویژه خود را پیدا کردهاند. برای نمونه تانزانیا با تانزانیت، چین با یشم و بولیوی با بولیوینیت شناخته میشوند.
وی در ادامه صحبتهایش به مزیتهای کشور افغانستان در حوزه سنگهای زینتی( قیمتی و نیمه قیمتی) پرداخت و این کشور را جزو دارندگان ذخایر ارزشمندی همچون زمرد دانست. به گفته برنا، زمرد دره پنجشیر افغانستان و سنگ لاجورد این کشور معروف است. لعل بداخشان افغانستان نیز شهرت بالایی دارد. به گفته معاون اکتشافات سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، افغانستان ساختار زمینشناسی بسیار شبیه ساختار زمینشناسی ایران و ظرفیتهای مناسب و قابل قبولی از سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی دارد، اما به دلیل جنگها و مسائل موجود در این کشور، برخی از افرادی که بر منطقه تسلط دارند این سنگها را به شکل قاچاق از این کشور خارج میکنند. درواقع این صنعت در افغانستان ساماندهی درستی نشده است. برنا با بیان اینکه شرق سرزمین ایران با افغانستان از نظر زمینشناسی بسیار شبیه هم هستند در ادامه گفت: ما باید از فرصتی که اکنون در اختیارمان قرار گرفته استفاده کنیم و بازار مواد معدنی افغانستان را مال خود کنیم. در این میان شهرستان مشهد جزو شهرهای سیاحتی و زیارتی ایران به شمار میآید و نزدیک به معدن فیروزه نیشابور است؛ پس ما میتوانیم داشتههای خود را با افغانستان یکی کنیم و با در دست گرفتن بازار سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی، زمینهساز رشد بازار سنگ شویم. معاون اکتشافات سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور افزود: برای رسیدن به این هدف، فرآوری سنگهای قیمتی از اهمیت بالایی برخوردار است در حالی که افغانستان در حوزه فرآوری نیز عملکرد مطلوبی نداشته است. در مقابل، کشورهای پیشرو در صنعت سنگ قیمتی، فعالیت گستردهای در این راه دارند اما با شرایط کنونی افغانستان و نبود آرامش کافی، امکان فرآوری سنگهای قیمتی در این کشور وجود ندارد و صاحبان دانش و فناوری این صنعت، سنگهای قیمتی این کشور را خریداری کرده و با انجام عملیات فرآوری روی آنها، محصولات تولید شده را با ارزش افزوده بالاتر به فروش میرسانند. برنا بر این باور است که ایران باید از شرایطی که دارد بیشترین استفاده را ببرد و به بازار معدنی این کشور در حوزه سنگ قیمتی و نیمه قیمتی ورود کند. درحالحاضر کشورهای دیگر همچون هند پیشرفت بیشتری در حوزه صنعت سنگ قیمتی داشته و توانستهاند به موفقیتهای چشمگیری در این صنعت دست پیدا کنند.
ذخایر معدنی افغانستان، تنها به سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی محدود نشده و در خاک این کشور گنجینهای بزرگ از مواد معدنی مختلف همچون سنگآهن، مس و… را میتوان یافت. معدن سنگآهن حاجیگک و معدن مس عینک از ذخایر معدنی بزرگ این کشور است. ذخایر فراوانی نیز از عناصر ارزشمند و کمیاب در این کشور وجود دارد.
معاون اکتشافات سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور نیز درباره این موضوع گفت: افغانستان علاوه بر برخورداری از ذخایر سنگهای قیمتی، از ذخایر معدنی بسیاری بهره میبرد که ارزش آن هزار میلیارد دلار است.
به گفته برنا، امروزه ذخایر لیتیوم موجود در افغانستان مورد توجه قرار گرفتهاند. همچنین میتوان به ذخایر غنی طلا در این کشور اشاره کرد. وی افزود: ادامه معدن سنگآهن سنگان به عنوان یکی از ذخایر بزرگ و ارزشمند سنگآهن کشور را میتوان در افغانستان دنبال کرد.
در واقع افغانستان یکی از کشورهای دارای ذخایر بالای سنگآهن است. به عقیده معاون اکتشافات سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، افغانستان از نظر معدنی بینظیر است در حالی که تاکنون ایران نتوانسته از این فرصت استفاده کند و در معادن این کشور سرمایهگذاری و همکاری داشته باشد که دلیل این موضوع نداشتن انسجام در کار بوده است. برنا در ادامه صحبتهایش افزود: با توجه به اینکه بزرگان و سیاستمداران این کشور تحصیلکرده کشورهای بزرگ غربی و همچنین امریکا هستند، شاهدیم امکان حضور ایران در این کشور کم شده است. در واقع این موضوع به دلیل سیاستهای حاکم از سوی دیگر کشورهاست.
هنر سنگتراشی در افغانستان
صنعت سنگتراشی در افغانستان پیشینه بسیار دوری دارد و اکنون یکی از صنایع اشتغالزا در این کشور به شمار میآید. از طرفی وجود معادن ارزشمند سنگ تزئینی در شهرهای مختلف این کشور از نکات مثبتی است که میتوان به آن اشاره کرد. با وجود تمام درگیریها و مشکلات موجود در افغانستان، خبرها حاکی از آن است که فعالان بخش معدن و هنرمندان سنگتراش در این کشور عملکرد موفقی داشته و توانستهاند بازار داخلی این کشور را در دست خود بگیرند. چندی پیش در خبری خواندم با وجود اینکه معادن سنگهای زینتی این کشور در اختیار برخی گروههای مافیایی بوده و دولت نیز مالیات سنگین برایشان تعیین کرده اما آنها مقاومت خوبی نشان دادهاند و بازار کابل را در اختیار خود گرفتهاند.انواع مختلفی از سنگهای تزئینی در سنگ فروشیهای این کشور (محصول ولایتهای مختلف افغانستان) وجود دارد و خام یا تراش داده شده به فروش میرسد. برخی از سنگهای این کشور از شهرت جهانی برخوردار بوده و میتوان به سنگهای رخام هلمند و چشت هرات اشاره کرد.بر اساس گزارشهای موجود، معادن طلا در ۴ منطقه زرکشان غزنی، بداخشان، خاکریز قندهار و تخار قرار گرفتهاند. همچنین معادن کرومیت در حصارک لوگرو، ولسوالی زنه خوان غزنی و… دیده شده است. این کشور محدود به کانیهای فلزی نیست و ذخایری از زغالسنگ در۱۱ محدوده معدنی قرار گرفته که ۵ مورد آن قابل استخراج است.
در افغانستان قدیمیترین سنگها از دوره آرچین یعنی ۳۸۰۰ میلیون سال پیش و سنگهایی از دوره پروتوزوئیک (۲۵۰۰–۵۷۰ میلیون سال گذشته) دیده میشود. همچنین دارای پیشینه طولانی و پیچیده تکتونیکی است و دلایل آن تا حدودی مربوط به موقعیت آن در انتهای غربی هیمالیا، تصادم نیم قاره هند، تشکیل کوههای هندوکش، تصادم پارچههای جدا شده زمین (Plate tectonics) و… است.
منبع: روزنامه صمت