ایران و عربستان بعد از ۷ سال قطع روابط دیپلماتیک، بهطوررسمی روابط خود را ازسرگرفتند و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان و فیصل بن فرحان، همتای سعودی او، روز پنجشنبه ۱۷ فروردین در پکن با یکدیگر دیدار کردند. این نخستین دیدار وزرای خارجه ۲ کشور پس از ۷ سال قطع روابط دیپلماتیک بهشمار میرفت.دیدار وزرای امور خارجه ایران و عربستان در پکن، ریشه در توافق ۱۹ اسفند سال گذشته داشت که در جریان آن، تهران و ریاض توافق کردند که ظرف حداکثر ۲ ماه روابط دیپلماتیک خود را از سر گیرند و سفارتخانهها و نمایندگیها را بازگشایی کنند.صفحه معدن روزنامه صمت، تاثیر گسترش روابط این ۲ کشور را بر معدن و صنایعمعدنی محور قرار داده و در گفتوگو با کیوان جعفریطهرانی، تحلیلگر بازار آهن و فولاد، به بررسی این موضوع پرداخته است.
بهبود روابط با عربستان چه تاثیری بر بهبود تجارت خارجی ایران دارد؟
هرچند در ظاهر رابطه سیاسی ایران و عربستان تنها ۷ سال است که قطع شده، اما در واقع، رابطه اقتصادی این ۲ کشور، کمابیش از ۲۰ سال پیش متوقف شده است.شخصا در حدود بیست و چند سال پیش به عربستانسعودی، سیمانسفید، سنگگچ و سنگآهن هماتیت (برای کارخانه سیمان دمام) صادر میکردم و علاوه بر این، سنگ پرلیت ترکیه را هم از طریق ایران به عربستان میفرستادم.از سوی دیگر، با پیمانکارانی از ایران در شرف امضای قرارداد برخی پروژههای نفتی و ساختمانی بودیم که قرار بود در جوبیل، که منطقهای بسیار صنعتی و پیشرفته در کنار خلیجفارس است، اجرا شود، اما با روی کار آمدن دولت آقای احمدینژاد این پروژهها به پیمانکاران ایرانی واگذار نشد.عربستانسعودی ۲ پایگاه اختصاصی برای تولید، انبارش و صادرات نفت دارد. پایگاه مرکزی تا چند ده سال پیش جوبیل بود، اما بعد از اینکه رابطه سیاسی و اقتصادی ایران و عربستان کمرنگ شد، عربستان نسبت به صادرات نفت از تنگه هرمز احساس خطر کرد و بهاینترتیب، پایگاه مرکزی صادرات نفت خود را به منطقه یانبو در کنار بحر احمر (دریای سرخ) و جنوب اردن منتقل کرد و خطوط لولهای را از جوبیل به آن منطقه کشید و عمده مخازن نفت خود را آنجا مستقر کرد.
از سوی دیگر، عربستان نهتنها خود شریک اقتصادی و تجاری خوبی برای ایران بهشمار میرود و بازار مصرف بزرگی برای فعالیتهای فنی مهندسی، ساختمانی و انواع و اقسام کالاهای معدنی و زنجیره فولاد ایجاد میکند، بلکه کلید برقراری روابط تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس هم بهشمار میرود.شاهد مدعا این است که در مدتزمان بسیار کوتاهی که از عمر تجدید رابطه ایران و عربستان میگذرد، کشورهای حاشیه خلیجفارس از جمله اماراتمتحدهعربی هم نسبت به گسترش مناسبات با کشور ما ابراز علاقه کردهاند.مثال دیگر اینکه، در زمان اجرای پروژههای مربوط به جامجهانی ۲۰۲۲ قطر، که قریب ۹ سال بهطول انجامید، کشور ما نتوانست فعالیت چشمگیری در زمینه صادرات مواد معدنی و محصولات زنجیره فولاد به این کشور داشته باشد، حتی در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ هم که قطر بهعلت اختلافات سیاسی با همسایگان عرب خود، از جمله عربستانسعودی، بحرین و امارات ارتباط چندانی نداشت، برخلاف انتظار، باز هم ما نتوانستیم صادرات قابلتوجهی از ایران به قطر داشته باشیم.
در آن دوره شاید تنها محصول فولادی که از کشور ما صادر شد و بهطورغیرمستقیم در پروژه جامجهانی مورداستفاده قرار گرفت، تعدادی تیر چراغبرق از محصولات یک تولیدکننده داخلی بود و حتی برجهای نور که مورداستفاده در استادیومهای فوتبال است هم، از ایران خریداری نشد.البته من باور دارم توسعه صادرات مواد معدنی بهتنهایی میسر نیست. اگر پیمانکاران ما بتوانند اجرای پروژهای را برعهده بگیرند، در کنار صادرات خدمات فنی و مهندسی میتوانیم محصولاتی مثل سیمان، فولاد، سنگهای تزئینی یا حتی محصولاتی دیگری از جمله سنگ گابرو یا قطعات بتنی بزرگی که برای ساخت اسکله و موجشکن استفاده میشود و به آنها آرمور گفته میشود و… را افزایش دهیم.
چطور باید جایگاه قابلتوجهی در بازار موادمعدنی عربستان بهدست آورد و برای دستیابی به این هدف چه پیشنیازها و حمایتهایی لازم است؟
همانطور که اشاره شد، ما تا امروز فرصتهای زیادی را از دست داده و نتوانستهایم در طول ۲۰ سال گذشته، بازار صادراتی مناسبی برای محصولات معدنی خود در عربستان بهدست آوریم. زیرا بهطبع پیشنیاز اولیه مراودات تجاری، ایجاد روابط سیاسی مناسب است.
عربستانسعودی در حال اجرای طرحهای توسعه بسیاری، از جمله پروژه نئوم است که 3 فاز مختلف دارد و در منطقه شمالغربی این کشور و در پایین اردن و در کنار دریای سرخ، در دست ساخت است. یکی از بخشهای اصلی این پروژه بهنام The Line شهری است که بهصورت ۲ دیواره آسمانخراش، بهطول ۱۷۰ کیلومتر، ارتفاع ۵۰۰ متر و با فاصله ۲۰۰ متری از یکدیگر کشیده میشود. بهعبارتدیگر، شهری عظیم است که ۹ میلیون نفر میتوانند در آن ساکن شوند، علاوه بر این، ۲ فاز دیگر هم در حاشیه این پروژه بزرگ در حال اجرا است، بهنامهای Trojena و Oxagon که براساس برآوردهای بینالمللی در مجموع به سرمایه عظیمی بالغ بر ۵۰۰ میلیارد دلار نیاز دارد و عربستان بهتنهایی نمیتواند از عهده تامین هزینه آن برآید. بنابراین، از سرمایهگذاران خارجی دعوت شده است تا در این پروژهها مشارکت کنند. مقامات این کشور از هماکنون اعلام کردهاند که هر شرکت خارجی که دفتر مرکزی خود را از امارات یا کشورهای دیگر حاشیه خلیجفارس، به عربستان منتقل کنند، مشمول معافیتهای مالیاتی میشود و تسهیلاتی دریافت خواهد کرد و بهاینترتیب، برای حضور کشورهای خارجی برنامهریزی کردهاند.
طبیعی است که پروژههایی به این بزرگی به محصولات معدنی و فولادی زیادی نیاز دارد و ایران هم میتواند یکی از تامینکنندههای آن باشد. بنابراین، ما هم باید از هماکنون برای استفاده از این فرصت، برنامهریزی کنیم. طبق برآوردهای اینجانب، ایران ظرفیت صادرات سالانه ۲ تا ۳ میلیون تن فولاد و محصولات فولادی به عربستان را دارد. در صورتی که صادرات سایر محصولات معدنی را نیز لحاظ کنیم، این عدد میتواند از ۵ میلیون تن تجاوز کند.بعد از ۵ سال دادوستد و مراوده تجاری با عربستانسعودی که بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ میلادی داشتم، شناختی نسبی از سلایق و فرهنگ عمومی مردم این کشور بهدست آوردهام و میدانم که بسیار علاقهمند هستند که از کالاهای خاص استفاده کنند. بهعنوانمثال، اگر لوستری برای منزل آنها بهصورت اختصاصی طراحی شود، بیشتر مورد توجهشان قرار میگیرد.در کنار فعالیت در زمینه صادرات مواد معدنی و پروژههای فنی و مهندسی، مدتی بهدلیل علاقه شخصی، صادرکننده عمده لوستر به عربستان بودم.در این مدت، حجم صادرات این کالا از طریق ما آنقدر زیاد شد که توانستیم اکیپی ۴۰نفره در عربستان مستقر کنیم که با بازدید از منازل و قصرها، طراحی لوسترها را در محل انجام میدادند و بعد ساخت آن را به تولیدکنندگان داخل کشور میسپردند و این روند ارزشافزوده بسیار بالایی ایجاد میکرد.
در همان زمان، طرح توسعه حرم نبیاکرم (ص) در مدینه منوره در حال اجرا بود و مناقصهای برای طراحی و ساخت لوسترهای این حرم بزرگ برگزار شد. طبق قانونی که در عربستانسعودی وجود داشت، تمام لوسترهای قدیمی و جدید باید الگو، سایز و ابعاد مشابهی داشتند و بزرگترین صادرکنندگان لوستر از کشورهای مصر، ترکیه، ایتالیا و چین برای این منظور اعلام آمادگی کرده بودند. یکی از افتخارات من این است که در آن زمان توانستیم با کمک یک کفیل سعودی، که مرد شریفی از استان شرقی عربستان بود، در این مناقصه شرکت کنیم و امتیاز ساخت تعدادی از لوسترهای حرم نبیاکرم (ص) را برای ایران بهدست بیاوریم و این لوسترها بعد از تکمیل به حرم منتقل و نصب شدند.البته تعداد لوسترها بسیار زیاد بود و از آن میان، تنها تعدادی از آنها در ایران ساخته شد. مابقی لوسترها محصول همان کشورهایی است که در بالا از آنها نام برده شد.منظور از آنچه گفته شد، اشاره به این نکته است که حضور در بازارهای عربستان باید بهصورت پکیجی شامل طراحی، ساخت و نصب باشد. حال چه کالایی مثل لوستر مدنظر باشد، چه کالاهای تخصصی در زمینه پروژههای اجرایی و ساختمانی.
جایی گفته شده که عربستان بهزودی سرمایهگذاریهایی در ایران خواهد داشت، از این فرصت چگونه میتوان برای توسعه معدنکاری بهره برد؟
بله، این موضوع را من هم شنیدهام که خبر بسیار خوبی است. نکته تاسفآور این است که در ۲۰ سال گذشته بهصورت جدی FDI یا سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور ما انجام نشده است. در دوره برجام، در سال ۲۰۱۷ هم شاهد بودیم که کشورهای خارجی بهویژه اروپایی سرمایهگذاری خاصی در ایران نکردند. تنها اتفاقی که در آن زمان رخ داد، این بود که چون تحریمها برداشته شد، ناگهان جو هیجانی شدیدی برای خرید و واردات پدید آمد و کالاهای متعددی به کشور ما فروخته شد که جدا از موضوع قیمت، بسیاری از آنها کارآیی لازم را نداشتند. بهعنوانمثال، همه کارشناسان میدانند که در بنادر بزرگ باید از جرثقیلهای ساحلی استفاده کرد که ریلی است و به آنها جرثقیل دروازهای یا گنتری کرین Gantry crane میگویند، اما بعد از برجام برای یکی از بنادر بزرگ کشور جرثقیلهای بزرگ آلمانی چرخ لاستیکی خریداری شد که تا امروز هم مورد بهرهبرداری عمده قرار نگرفتهاند، زیرا سرعت عمل این نوع جرثقیلهای سنگین چرخ لاستیکی، پایین است و استفاده از آن مقرونبهصرفه نیست.حتی در رابطه با پروژههای فولاد هشتگانه که بعدها هفتگانه شد، شاهد بودیم که برخی از این پروژهها که قرار بود تا فاز آخر و تولید فولاد پیش برود، در مرحله آهناسفنجی متوقف ماند، چون فروش و صادرات لوازم و قطعات موردنیاز برای پروژههای خاص بعد از القای برجام متوقف شد و این پروژهها نتوانستند بهدرستی به سوددهی برسند. بنابراین، در تکمیل پاسخ باید گفت سرمایهگذاری عربستان در ایران میتواند اتفاق بسیار مثبتی باشد و بهنظر من، باید دولت روی این موضوع برنامهریزی بیشتری کند و بهاینترتیب، از حضور شرکتهای بزرگ سعودی برای فاینانس و سرمایهگذاری در ایران استفاده کنیم.
باتوجه به اینکه این کشور چندی است علاقهمند به بهرهبرداری از منابع معدنی خود شده است، کشور ما چگونه میتواند از این فرصت به نفع خود بهره ببرد؟
میتوان از توان عربستان برای سرمایهگذاری در زمینه معدن هم استفاده کرد. براساس استراتژی جایگزینی معدن بهجای نفت که ملک فهد و ملک عبدالله، پادشاههای فقید عربستان بر آن تاکید داشتند. عربستان از حدود ۲۰ سال پیش سرمایهگذاری عظیمی در این زمینه انجام داد و از سال ۲۰۱۰ میلادی شرکت معادن عربستانسعودی تاسیس شد و آنقدر اهمیت داشت که وزیر نفت وقت عربستان، علی النعیمی بهعنوان مدیرعامل این شرکت انتخاب شد. چنین اتفاقی تا پیش از این در دنیا سابقه نداشت که وزیر نفت کشوری که مسئولیتی دولتی دارد، مدیرعامل شرکتی بزرگ بشود.عربستان با تاسیس این شرکت توانست پیشرفتهای بسیار زیادی در زمینه معدنکاری داخلی و فراسرزمینی بهدست آورد، البته تاکنون بیشتر سرمایهگذاریهایی که شرکت معادن عربستان انجام داده، در پروژههای فراسرزمینی در تانزانیا، کنیا، سودان، سومالی و بهطورکلی کشورهای افریقایی بوده است.بنابراین، عربستان در حال حاضر در زمینه فعالیتهای معدنی با فاصله زیادی از ما جلوتر است، زیرا علاوه بر سرمایه فراوان، به آخرین امکانات و تکنولوژی روز دنیا هم دسترسی دارد.
همانطور که اشاره شد، در پروژههای فراسرزمینی آنسوی دریای سرخ، در شرق افریقا که به عربستان نزدیک است، فعالیت قابلتوجهی دارد و در معادن سنگآهن تانزانیا و کنیا سرمایهگذاری کرده است. (طی سفری که در سال ۱۳۹۳ به این ۲ کشور افریقایی و معادن سنگآهن آنها داشتم، بهعینه این موارد را دیدم). علت این است که مسئولان این کشور پیش از تصویب طرح جامع فولاد خود، به فکر تامین خوراک و سرمایهگذاری در معادن سنگآهن افریقا بوده و در این زمینه حتی از چینیها هم سریعتر عمل و جای پای خود را زودتر در این قاره محکم کردهاند.بنابراین، اگر صحبت بر سر حضور ایران در پروژههای معدنی عربستان، چه در خاک این کشور و چه در پروژههای فراسرزمینی به میان آید، باید بیشتر در زمینه صادرات خدمات فنی و مهندسی و نیروی انسانی ماهر باشد.
دولت برای بهره بردن از این فرصت باید چه اقداماتی انجام دهد و چه امکاناتی فراهم آورد؟
دولت باید در راستای توسعه روابط سیاسی و اقتصادی نقش پررنگتری ایفا کند. نشستهایی که در طول 2 ماه گذشته برگزار شد، نشان میدهد که مجموعه نظام به توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با عربستان علاقهمند است و ما همه باید در راستای این هدف گام برداریم.در طول بیش از 2 دهه که رابطه عمده اقتصادی ایران با عربستان قطع بود، اسرائیل زمینه را برای ایجاد روابط با کشورهای عربی فراهم میکرد و «پیمان ابراهیم» را منعقد کرد، اما بعد از تلاش برای عادیسازی روابط ایران و عربستان، اسرائیل تودهنی بزرگی خورد و این اصلیترین دلیلی است که باید از فرصت پیشرو به بهترین نحو ممکن استفاده کرد.بهنظر من، دولت باید در مذاکره با عربستان برای حضور نیروهای متخصص ایرانی در این کشور حمایتهای لازم را بهعمل آورد که از آن جمله میتوان به اعطای انواع ویزا، بهعنوانمثال، ویزای مالتیپل (تعدد سفر) اشاره کرد. من در دورهای که در زمینه صادرات به عربستان فعالیت میکردم، با استفاده از ویزای مالتیپل بهطورهفتگی به این کشور رفتوآمد داشتم و به اکیپ اجرایی خودسر میزدم. بهخاطر دارم که در آن زمان هر چهارشنبه با پرواز طریق بحرین به عربستان میرفتم و جمعهشبها برمیگشتم و این روال هر هفته یا حداقل ماهی ۳ بار تکرار میشد.از سوی دیگر، در آن زمان برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری، نمایشگاههای بسیار خوبی از کالاهای ایرانی و نمایشگاهای تخصصی ایران در جده و دمام برگزار میشد که موردحمایت قرار میگرفت و فرصت خوبی بود که راه را برای توسعه روابط تجاری ایران و عربستان هموار میکرد. امروز و بعد از این فاصله زمانی طولانی، فراهم کردن امکاناتی از این دست اهمیت بیشتری یافته و میتواند به آغاز مجدد روابط اقتصادی بینجامد و لازم است که کشور ما در این مسیر گام بردارد.
منبع: روزنامه صمت