موضوع ادغام شرکتها چند سالی است مورد توجه قرار گرفته است. منظور از ادغام آن است که دو بنگاه با توافق ترکیب میشوند و عملیات کاری خود را ادغام میکنند.
این اقدام با اهداف متفاوتی دنبال میشود. برخی بنگاهها بهدنبال تامین منابع مالی مورد به این استراتژی روی میآورند. ادغام شرکتها از موضوعات استراتژیکی بهشمار میرود که تاثیر بسزایی بر تامین مالی مجموعهها دارد. برخی مجموعهها نیز از ادغام هدف سرمایهگذاری و سودآوری بیشتر را دنبال میکنند تا با یک اقدام استراتژیک مناسب در راستای اهداف تعیین شده گام بردارند. البته بنگاهها، اهداف متعدد دیگری را نیز از این ادغام میتوانند مدنظر داشته باشند. همافزایی هزینهها را باید یکی از مهمترین نتایج ادغام دانست. این هدف معمولا بهراحتی حاصل میشود و تحقق آن برای اغلب مجموعهها، کفایت میکند.
ادغام در حوزه صنایعمعدنی و بهویژه صنعت فولاد مورد توجه قرار دارد تا جاییکه تجربههای متعددی از ادغام در این صنعت مشاهده میشود. برای بررسی ادغام در صنایع معدنی با کیوان جعفریطهرانی، کارشناس ارشد بازار بینالملل گفتوگو کرده و نظر وی را دراینباره جویا شدهایم. جعفری طهرانی در گفتوگو با صمت خاطرنشان کرد: رقابتپذیری را باید یکی از امتیازاتی دانست که درنتیجه ادغام حاصل میشود. البته این مزیت در ادغام افقی و عمودی به میزان متفاوتی حاصل میشود. در این میان، ادغام توان مالی مجموعهها را افزایش خواهد داد و امکان موفقیت آنها را بیشتر میکند. بهعلاوه آنکه بهرهوری بنگاهها را بهطور تصاعدی افزایش میدهد. متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
ادغام را در کسبوکارها بهویژه در زنجیره فولاد، چطور ارزیابی میکنید؟
ادغام کسبوکارها در دنیای کنونی مورد توجه قرار دارد. بر همین اساس نیز تعریف این واژه و بررسی روشهای گوناگون ادغام اهمیت ویژهای یافته است. بعضی از ادغامها عمودی و برخی دیگر افقی هستند. در ادغام عمودی، یک شرکت کل یک زنجیره را ایجاد میکند. بهعنوان مثال، شرکتی مانند گلگهر یا چادرملو که بهرهبرداری از معادن سنگ آهن را در اختیار دارند، زنجیره تولید خود را تکمیل میکنند و به سمت تولید محصول نهایی پیش میروند. اما در ادغام افقی یک شرکت بخشی یا تمام سهام یک شرکت دیگر را خریداری میکند. در ادامه شرکت جدیدی متشکل از دو شرکت قبلی تاسیس میشود که نام هر دو مجموعه قبلی را دارد. تاکنون در صنعت فولاد جهان، شرکتهای متعددی با یکدیگر ادغام شدهاند و باید اقرار کرد که سابقه قابلتوجهی در این باره و درزمینه دلایل موفقیت یا عدمموفقیت ادغام در یک مجموعه وجود دارد.
ادغام چه تاثیری بر عملکرد مجموعهها دارد؟ آیا زمینه بهبود در عملکرد و موفقیت هرچه بیشتر آنها را فراهم میکند؟
رقابتپذیری را باید یکی از امتیازاتی دانست که درنتیجه ادغام حاصل میشود. البته این مزیت در ادغام افقی و عمودی به میزان متفاوتی حاصل میشود، چراکه در ادغام عمودی یک شرکت از ابتدا تا انتهای زنجیره تولید را ایجاد میکند. بدونتردید این اقدام مزیتهایی را به همراه دارد، اما نباید فراموش کنیم که تمامی مجموعه از ابتدا تا تولید محصول نهایی زیر چتر یک گروه واحد است. اما از آنجاکه در ادغام افقی گروههای گوناگون با سهام متفاوت در کنار یکدیگر قرار میگیرند، مجموعهای با توانمندی بالاتر حاصل خواهد شد. درنتیجه ادغام افقی میان شرکتها، توان مالی آنها افزایش خواهد یافت و امکان موفقیت آنها افزوده خواهد شد. بهعنوان نمونه، میتوان از شرکت آرسلورمیتال نام برد. این شرکت که بزرگترین غول فولادی جهان است، از ادغام دو شرکت میتال هندوستان و شرکت آرسلور فرانسه ایجاد شده است. درنتیجه ادغام و بهویژه شکل افقی آن، بهرهوری مجموعهها بهصورت تصاعدی افزایش خواهد یافت.
ادغام شرکتهای فولادی را در حلقههای گوناگون زنجیره فولاد چگونه ارزیابی میکنید؟ این دست ادغامها چه تاثیری بر بهبود عملکرد یک مجموعه فولادی یا معدنی خواهد داشت؟
ادغام شرکتهای فولادی در حلقههای گوناگون زنجیره تولید این فلز در مجموع اقدامی مثبت ارزیابی میشود. درنتیجه این ادغام فعالیت تولیدکنندگان در حلقههای مختلف با یکدیگر همراستا خواهد شد. نوردکار در کنار تولیدکننده محصولات میانی فولادی و تولیدکننده محصول میانی در کنار گندلهسازان قرار میگیرند. درواقع فرصتی برای رشد تولید در همه حلقهها فراهم میشود. بدون تردید در چنین شرایطی به توانمندی مجموعههای تولیدی افزوده میشود.
در چنین موقعیتی، بهرهوری مجموعهها بهطور تصاعدی افزایش یافته و آنها چابکتر میشوند، چراکه از یکسو هردو شرکت بازار هدف مشترکی را پیدا میکنند. از سوی دیگر، توانایی مالی آنها افزایش مییابد. بهعنوان نمونه، چنانچه یک واحد فولادسازی با واحد تولیدی زغالسنگ ادغام شوند، از یک سو نیاز فولادی برطرف و خوراک آن تامین میشود و از سوی دیگر، واحد تولیدکننده زغالسنگ بهراحتی محصول تولیدی خود را بهنوعی به فروش میرساند. مثالهای متعددی از این دست ادغامها در جهان وجود دارد که زمینه تسهیل در تامین مواد اولیه این واحدها را فراهم میکند.
ادغام کسبوکارها با چه پیامدهای منفی همراه است؟
با وجود تمام مزیتهایی که برای ادغام نام برده شد، اما در مواردی هم این ادغامها موفقیتآمیز نیست. این عدمموفقیت هم در ادغامهای عمودی و هم در ادغامهای افقی به چشم میخورد. بهعنوان نمونه، تاکنون پیشآمده که یک شرکت معدنی به سمت تکمیل زنجیره تولید پیش برود، اما بعد از مدتی متوجه شود در زمینه تخصصی فعالیت خود موفقتر عمل کرده است؛ یعنی در فعالیتهای تکمیلی این زنجیره عملکرد درخشانی نداشته باشد و این عدمموفقیت فعالیت کل زنجیره را درگیر کند. بر همین اساس، نمونههای بسیاری از شرکتهای جهان به سمت و سوی ادغام حرکت نمیکنند و تنها در تلاش هستند کارنامه درخشانی را از خود به نمایش بگذارند. کمااینکه دو شرکت بیاچپی بیلیتون و ریوتینتو در استرلیا همچنان بهعنوان ۲ غول بزرگ معدنی فعالیت میکنند و وارد فولادسازی نشدهاند. یا میتوان از شرکت سنگ آهن واله برزیل نام برد که همچنان در حوزه تخصصی خود فعالیت میکند و وارد فولادسازی نشده است. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که برزیل یکی از کشورهای مطرح جهان در صنعت تولید فولاد بهشمار میرود، این کشور با تولید حدود ۳۴ تا ۳۵ میلیون تن فولاد همرده ترکیه و در جایگاه هشتم تولید فولاد جهان قرار دارد.
با وجود اینکه شرکتهای مطرحی مانند Gerdau، در این کشور در صنعت فولاد فعالیت دارند، اما تاکنون هیچ ادغامی میان آنها انجام نشده است. تا جاییکه باید اقرار کرد بخشی از موفقیت صنعت فولاد و سنگ آهن این کشور را میتوان به ادغام نشدن و تمرکز هریک از این مجموعهها روی فعالیت تخصصیشان منوط دانست. ادغام افقی نیز میتواند به نتیجه مطلوبی منتج نشود. کمااینکه نمونههای ناموفقی هم در اینباره داریم. گاهی در ادغام افقی نیز بهدلیل برابر بودن سهام شرکتها، چالشهایی در مدیریت آنها پدید میآید. بر همین اساس نیز در ادغام افقی ترجیح داده میشود که سهم یک شرکت در مقایسه با مجموعه دیگر بیشتر باشد. درواقع این سهام برابر زمینه اختلاف در رهبری مجموعهها را فراهم میکند.
ادغام صنایع فولادی با چه روشی، نتایج مطلوبتری را بهدنبال دارد؟
براساس تجربه میتوان گفت که در ادغام عمودی مجموعهها از حدی بزرگتر نمیشوند. شاید یک شرکت بتواند کل یک زنجیره را از حلقه ابتدایی تا انتهایی تشکیل دهد، با این وجود، توانایی و ظرفیتهای مدیریتی که در مجموعه اثرگذار است، محدودیتهایی را ایجاد میکند. این محدودیتها نیز زمینه رشد یک مجموعه را بیش از یک اندازه نمیدهد. اما چنانچه یک شرکت فولادی و معدنی در یک ادغام افقی در کنار یکدیگر قرار گیرند، توانایی عملکردی آنها به مراتب افزایش مییابد. با این وجود، باید تاکید کرد بهترین نوع ادغام، ادغام افقی است، آن هم در شرایطی که دو شرکت زمینه کاری مشترکی را دارند. بهعنوان مثال یک شرکت فولادساز که در زمینه تولید محصولات نوردی فعالیت میکند با فولادساز دیگری که در حوزه تولید محصولات میانی فعالیت دارد، ادغام شوند.
چه تجربهای از ادغام صنایع فولادی در جهان وجود دارد؟
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، آرسلورمیتال، بزرگترین غول فولادساز جهان حاصل ادغام دو شرکت فولادی است. این مجموعه در ادامه ادغامهای متعدد دیگری را پشتسر گذاشته است که زمینه موفقیت در عملکرد آن را فراهم کردهاند. این شرکت در سال ۱۹۸۹ اقدام به خرید شرکت آهن و فولاد Trinidad & Tobago کرد. فعالیتهای ادغامی این غول بزرگ فولادی به سرعت ادامه پیدا کرد، تا جایی که در سال ۱۹۹۲ بخشی از سهام شرکت Sibalsa در مکزیک را خریداری کرد. آرسلورمیتال فعالیتهای ادغامی را با سرعت ادامه داد و در سال ۱۹۹۴ موفق به خرید سهام شرکت زیرمجموعه Ispat در کانادا شد.
در ادامه در سال ۱۹۹۵ سهام شرکت Karmet قزاقستان را از آن خود کرد. در همین سال با مجموعهHamburger Stahlwerke آلمان ادغام شد. این روند ادغام افقی در سال ۱۹۹۷ نیز ادامه یافت و این شرکت توانست Ispat بینالملل در نیویورک و آمستردام را از آن خود کند. روند ادغام یادشده از سوی این غول بزرگ فولادی در سالهای ۱۹۹۹، ۲۰۰۱، ۲۰۰۴، ۲۰۰۵، تا ۲۰۲۰ نیز ادامه داشته است. این شرکت، علاوه بر مجموعههای فولادی، با شرکتهای فعال در حوزه سنگ آهن و زغالسنگ نیز ادغام شد یا به نوعی آنها را خریداری کرد. یکی از مهمترین و موفقترین اقدامات ادغامی آرسلورمیتال را باید خرید شرکت ورشکسته Essar هندوستان و همچنین شرکت سودده Nippon Steel ژاپن دانست، چراکه بدین ترتیب توانست این دو مجموعه خوب و قدرتمند فولادی را از آن خود کند. درواقع این شرکت در سایه ادغامهای یادشده توانسته به یک غول بزرگ فولادی تبدیل شود.
ادغام در صنایع فولاد در کشورهای دیگر نیز اجرایی میشود. چین نیز بهعنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده فولاد جهان در تلاش است بسیاری از واحدهای فولادی خود را ادغام کند. بهعنوان مثال، در شهر Handan چین تصمیم گرفته شد ۱۷ واحد فولادی این منطقه ادغام شوند و تا انتهای سال ۲۰۲۰ درمجموع ۸ واحد فولادی در این منطقه فعالیت کنند. این روند ادغامی ادامه دارد. تا جایی که هدفگذاری شده که تعداد واحدهای فولادی این شهر در سال ۲۰۲۵ به ۲ واحد کاهش یابد. یعنی در این سال فقط ۲ واحد بزرگ فولادی در شهر هاندان فعالیت خواهد کرد. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که ادغام زمینه رشد ظرفیت تولید را فراهم میکند. بر همین اساس نیز دولت هاندان قصد دارد ظرفیت تولید فولاد خود را در سال ۲۰۲۵ به ۲۰ میلیون تن فولاد افزایش دهد که با رشد تولید بیش از ۳۰ درصدی نسبت به قبل از ادغامها همراه خواهد بود. بدون تردید ادغامهای افقی یادشده این منطقه را در تحقق اهداف فولادی، کمک خواهد کرد. در شهر شوژو چین نیز برنامهای با هدف ادغام واحدهای فولادی وجود دارد. این برنامه حکایت از ادغام ۱۸ واحد فولادسازی این شهر و تبدیل آن به ۲ واحد بزرگ فولادی دارد. انتظار میرود در صورت تحقق این برنامه، ظرفیت تولید فولاد در شوژو حدود ۳۰ درصد افزایش یابد.
منبع: روزنامه صمت