چالشهای توسعه زنجیره فولاد
کیوان جعفری طهرانی
تحلیلگر بازار آهن و فولاد
در دهه گذشته، توسعه زنجیره ارزش فولاد کشور با محدودیتهای بیسابقهای مواجه شده است. زمانی که طرح جامع فولاد ایران تدوین شد، هیچکس تصور نمیکرد که کسری گاز و فشار بر زنجیره تولید تا این حد محسوس شود.
واقعیت این است که کمبود برق که پیش از این قابل پیشبینی بوده، تاثیر مستقیمی بر تولید و صادرات داشته است و مشکلات کمبود آب نیز شرایط را پیچیدهتر کرده است. این محدودیتها نشان میدهد که حتی برنامههای بلندمدت و طرحهای جامع، بدون توجه به ناپایداری منابع انرژی و زیرساختی، نمیتوانند به اهداف توسعهای دست یابند. با توجه به وضعیت کنونی کشور، که تحت فشار مالی، جنگ، تحریم و…. قرار دارد، حفظ و توسعه صادرات فولاد به ویژه در بخش پاییندستی، نیازمند طراحی مکانیسمهای نوآورانه و انعطافپذیر است. روند توسعه زنجیره ارزش فولاد و سنگآهن، با هدف افزایش توان صادراتی، به سرمایهگذاریهای هوشمند و بهرهگیری از فناوریهای روز نیاز دارد. این رویکرد نه تنها باید به تولید پایدار و افزایش صادرات کمک کند، بلکه باید امکان پیدا کردن بازارهای جدید را نیز فراهم آورد. در شرایط فعلی، توسعه صادرات مستلزم مواجهه با محدودیتها و پیچیدگیهای تحریمهاست که به هیچ وجه مشابه ۱۰ سال پیش نیست. تغییر در رهبری کشورهای اروپایی و همچنین تغییر سیاستهای کلان اقتصادی کشورها، شرایط رقابت بینالمللی را نسبت به قبل از برجام دشوارتر کرده است.
در این میان، توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با چین به عنوان یک کشور بزرگ مصرفکننده و تولیدکننده فولاد، میتواند نقشی محوری در تقویت زنجیره ارزش داشته باشد. چین علاوه بر مصرفکننده بزرگ فولاد، در زمینه فناوری و تکنولوژیهای روز نیز پیشرو است و تعامل گسترده با این کشور میتواند فرصتهای قابلتوجهی برای انتقال فناوری، بهبود فرآیندهای تولید و افزایش صادرات ایجاد کند. نشستهای اخیر در چین، به ویژه جلساتی که در قالب سازمان همکاریهای شانگهای و رژه هشتادمین سالگرد پیروزی چین در مقابل تهاجم ژاپن با حضور روسای جمهور و مقامات عالی رتبه کشورها برگزار شد، زمینه مناسبی برای بررسی و تقویت این روابط فراهم کرده است. با توجه به اهمیت چین در بازارهای جهانی و نقش آن در پروژههای بینالمللی مانند طرح مبتکرانه کمربند و جاده (Belt and Road Initiative)، توسعه همکاریهای اقتصادی و سیاسی با این کشور، میتواند مسیر رشد زنجیره فولاد ایران را تسهیل کند.
در حوزه رقابت منطقهای، ویتنام به عنوان رقیب اصلی ایران در جنوب شرق آسیا مطرح است. این کشور طی چند سال اخیر، رشد قابلتوجهی در تولید فولاد داشته و رتبه خود را در جهان از هجدهم به دوازدهم رسانده است، درحالیکه ایران هنوز با ناترازی انرژی و محدودیتهای تولید دست به گریبان است. تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که بدون رفع مشکلات تولید و انرژی، ایران به راحتی جایگاه خود را در منطقه از دست خواهد داد. تولیدکنندگان بزرگ ویتنام از جمله Hoa Phat و Formosa با برنامهریزی دقیق و بهرهگیری از ظرفیتهای صادراتی، سهم خود را در بازارهای جنوب شرق آسیا و کشورهای حاشیه خلیجفارس افزایش دادهاند.
بنابراین، ارتقای تولید و بهرهوری، همراه با توسعه صادرات هدفمند، تنها راه مقابله با پیشرفت رقبای منطقهای است. یکی از چالشهای کلیدی دیگر، نوسانات جهانی قیمت کامودیتیها و تاثیر مستقیم آن بر سودآوری شرکتهای معدنی و فولادی است. با وجود اینکه تغییرات قیمت جهانی میتواند تاثیرگذار باشد، شرایط سیاسی و اقتصادی داخلی کشور پیش از همه، تعیینکننده است.
استراتژی مدیریت ریسک در این شرایط، به توسعه صادرات و حفظ بازارهای موجود بستگی دارد. صادرات محصولات پاییندستی و میانی زنجیره فولاد، به ویژه در بازارهای محدود و تحت تحریم، نیازمند توانایی مدیریت دقیق قیمت، کاهش هزینهها و استفاده از ابزارهای انعطافپذیر برای رقابت است. شرایط تحریم، محدودیتهای لجستیکی و افزایش هزینههای بیمه و حمل دریایی، باعث شده است که تولیدکنندگان مجبور باشند کالاهای خود را با تخفیف عرضه کنند تا مشتریان جذب شوند. این وضعیت نشان میدهد که استمرار صادرات و کشف بازارهای جدید،
مهمترین ابزار مدیریت ریسک در شرایط فعلی است. شرکتهای فولادی و معدنی کشور باید هنر مدیریت انعطافپذیر و متناسب با شرایط بازار را در دستور کار قرار دهند تا بتوانند صادرات را حفظ کرده و فرصتهای تازهای را شناسایی کنند. یکی دیگر از مؤلفههای توسعه پایدار، توجه به کل زنجیره ارزش است. شرکتهای معدنی و فولادی باید از مرحله استخراج مواد اولیه تا تولید محصولات پاییندستی، استراتژی یکپارچه صادراتی داشته باشند. تمرکز صرف بر تولید محصولات پاییندستی بدون توسعه صادرات، نمیتواند منجر به مدیریت ریسک موثر شود. برعکس، هماهنگی کل زنجیره، افزایش تولید و بهرهوری و توسعه صادرات، زمینه لازم را برای مقابله با محدودیتهای داخلی و خارجی فراهم میکند.
در بخش منابع انسانی و فناوری نیز نیاز به نوآوری و سرمایهگذاری وجود دارد. بهرهگیری از تکنولوژیهای پیشرفته و بهکارگیری روشهای مدیریت نوآورانه، میتواند تولید را افزایش دهد و وابستگی به منابع انرژی محدود را کاهش دهد. این موضوع اهمیت ویژهای در شرایط تحریم و محدودیتهای بینالمللی دارد، زیرا بهرهوری بالاتر و کاهش اتلاف منابع، امکان رقابت با تولیدکنندگان خارجی را فراهم میکند. بهطور کلی، توسعه زنجیره ارزش فولاد و سنگآهن کشور در شرایط فعلی نیازمند چند محور اساسی است: اول، حفظ و گسترش صادرات محصولات بالادستی، میانی و پاییندستی؛ دوم، تقویت روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای مصرفکننده بزرگ مانند چین؛ سوم، بهبود مدیریت منابع انرژی و آب به منظور افزایش بهرهوری تولید؛ چهارم، مدیریت نوسانات قیمت جهانی و کاهش ریسکهای مرتبط با تحریمها و پنجم، استفاده از نوآوری و تکنولوژیهای روز برای افزایش توان تولید و رقابتپذیری در بازارهای منطقهای و جهانی.
در پایان میتوان گفت، تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که بدون توجه به این محورهای کلیدی، زنجیره فولاد ایران نمیتواند جایگاه خود را در بازارهای جهانی حفظ کند. رقابت منطقهای، محدودیت منابع و نوسانات بازار، فشارهای قابلتوجهی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. با این حال، با برنامهریزی دقیق، توسعه صادرات، بهرهگیری از فناوری و نوآوری، و ایجاد روابط اقتصادی پایدار با کشورهای مصرفکننده، امکان عبور از این محدودیتها و تقویت جایگاه کشور در صنعت فولاد وجود دارد. ادامه صادرات و توسعه بازارهای جدید، مهمترین ابزار مدیریت ریسک و حفظ رقابتپذیری در شرایط پیچیده جهانی محسوب میشود.
منبع: دنیای اقتصاد