کیوان جعفری طهرانی کارشناس ارشد بازارهای بین المللی فولاد و سنگ آهن در یادداشتی به پردازش و تولید (نشریه اختصاصی معدن و صنایع معدنی استان یزد) به موضوع آینده فولاد کشور پرداخته است.
در رابطه با این موضوع ما یک شرایط خاصی داریم. تمامی کشورهای مترقی در زمینه تولید فولاد جهان درصدد هستند که فولاد تولیدیشان را با تکنولوژیهای به روز و کربن پایین تولید کنند.
طبیعتا برای شروع تولید کربن صفریا فولاد صدرصد سبز تمامی کشورها فاصله زیادی تا زمان تولید نهایی دارند (حتی چین که اولین و بزرگ ترین تولید کننده فولاد ویا هند که دومین تولیدکننده فولاد جهان هستند) شاهد هستیم که چین در سال ۲۰۲۲ اعلام کرد که فولاد سبز را به طور کامل در سال ۲۰۵۰ تولید میکند و کمی بعد ازآغاز کرونا سال تولید را به 2060 به تعویق انداخت ، این اتفاق برای هند هم افتاد و در سال ۲۰۲۲ اعلام کرد تا سال ۲۰۶۰ فولاد سبز تولید میکند ولی بعداز یکسال و در ابتدای سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که سال ۲۰۷۰ را تعیین میکند.
لازم به ذکر است که این کار بسیارسخت است و حتی کشور های اول و دوم فولاد ساز جهان هم با این چالش عمده روبرو هستند.
بر اساس آخرین جایزه ای که انجمن جهانی فولاد در هفته گذشته به تولید کنندگان فولاد جهان داده است این جایزه را به تولیدکنندگان فولادی از کشور های مختلف داده است که فولادشان را بر اساس کربن پایین تولید می کنند که یکی از این شرکت های تولیدکننده فولاد از امارات متحده عربی بوده که این ماجرا جدی بودن آن را صحت می بخشد.
فارغ از تولید فولاد در کشور های مختلف، در چین وهند همچنان بیشترین تولید فولاد از طریق کوره بلند می باشد.
چین در سال ۲۰۱۷ شروع به تغییر تکنولوژی فولادسازی خود کرد و قرار گذاشت ظرف سه سال ظرفیت های تولید فولاد القایی از مدار خارج شوند که بر این اساس قرار بود در سال های 2017، 2018 و 2019 این کارانجام شود اما به علت کرونا با یکسال تاخیر در سال ۲۰۲۰ معادل ۱۵۰ میلیون تن ظرفیت تولید القایی را از مدار خارج کرد و به جای آن تکنولوژی کوره قوس الکتریکی را جایگزین کرد و همچنان کم کم کوره های بلند قدیمی را از مدار خارج می کند و دستور داده است که باید کوره های قوس الکتریکی با تولید کربن پایین جایگزین شوند.
با کمی توجه متوجه می شویم چین برنامهریزی جدی روی این قضیه دارد بطوریکه از ۲۰۱۷ که ۱۲ درصد کوره ها قوس الکتریکی بوده در حال حاضر به عدد ۲۰ درصد برسد و تا سال 2025 ، قرار است ۲۵درصد تولید فولاد چین از طریق کوره قوس الکترونیکی انجام شود.
در مورد هندوستان مشکل جدی تر است چون این صنعت در واقع بیش از ۹۰ درصد وابسته به کوره بلند است که از زغال سنگ به عنوان عامل احیا استفاده می کند و در شرایط کرونا که مشکل بحران انرژی اتفاق افتاد هند به شدت به علت کمبود زغال سنگ آسیب دید.
شاهدیم در همان زمان تمام فعالیت معادن زغال سنگ جهان ازهندوستان گرفته و حتی چین توسعه پیدا کرد که به علت بحران انرژی و محدودیت واردات زغال سنگ بوده است.
این مثالها برای این بود که با وضعیت کشورهای مترقی تولید فولاد و جایگاهی که دارند آشنا شویم ولی با نگاه دقیق تر متوجه می شویم تولید فولاد سبز یا فولاد کم کربن با کربن امیشن پایین (یعنی آلودگی کربن پایین و به معنای فولادی است که آلودگی کربن کمتری دارد) در حال حاضرهزینه بالاتری دارد.
فراموش نکنیم که فولاد سبز از ۲۰۲۵ قراراست در بدنه خودروی خودروسازهای معتبر جهان به ویژه خودروهای الکتریکی استفاده شود. در رابطه با فولاد سبز وقتی صحبت می شود کل زنجیره تولید فولاد سبز از قسمت معدنکاری و حمل و نقل گرفته تا تولید فولاد می بایستی سبز و عاری از کربن یا سوخت فسیلی باشد و برای همین هزینه تولید بالاتری دارد و در این رابطه خیلی از کشورها اعلام کردند که خودروهای الکتریکی که میخواهد به این کشورها وارد شود اگر با فولاد سبز ساخته شده باشد مشمول معافیتهای خاص گمرکی می شوند.
پس افزایش هزینه تولید فولاد سبز به ویژه در رابطه با خودرو قراراست با پاداشها و معافیتهای گمرکی بعضی از کشورها جبران شود. این موضوع در رابطه با فولاد سبز مورد استفاده در صنایع غیر خودروسازی هم مطرح است یعنی اگر فولادسازی به خاطر اینکه فولاد سبز تولید می کند هزینه تولید آن 10 تا 15 درصد افزایش پیدا کرده کشورهای مصرف کننده معافیتهایی را در رابطه با واردات این فولاد اعمال خواهند کرد یا به صورت برعکس برای کشورهایی که فولاد غیر سبز تولید میکنند جرایم گمرکی تعیین خواهند کرد (یعنی عوارض وارداتی که اصطلاحا به آن کانترویلینگ دیوتی می گویند).
این خیلی خطرناک است مخصوصاً برای کشور ما که در افق ۱۴۰۴ قراراست به روایتی ۴۵ – ۵۵ میلیون تن تولید و ظرفیت فولاد داشته باشیم و حتی در دهه بعد قراراست این عدد به ۷۰-۷۵ میلیون تن ظرفیت تولید فولاد برسد. فراموش نکنیم با این تولید بالا ما می بایستی حداقل 20 میلیون تن در سال صادرات داشته باشیم در حالیکه ما به علت تحریمها و محدودیتهای مربوطه خیلی از بازارها را از دست داده ایم.
از طرفی با توجه به این که کشورهای فولادساز جهان هر کدام برنامه و افق چشم اندازی دارند حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس طرح جامع فولاد تعریف کرده اند (عمان ۲۰۴۰ – عربستان ۲۰۳۰ – قطر ۲۰۳۰ – امارات احتمالا۲۰۳۵ )
این کشور ها قرار است جزو فولاد سازان مطرح جهان شوند وعدد مجموعی که کشورهای حاشیه خلیج فارس تولید خواهد کرد (تا ۲۰۴۰ ) مجموعا تقریبا به اندازه تولید فولاد ایران خواهد شد. یعنی تا سال ۲۰۴۰ یعنی حدود ۱۷ سال دیگر تولید فولاد این کشورها از ۵۰ میلیون تن تجاوز خواهد کرد.
اگر قرار است در افق ۲۰۴۰ تولید فولادمان به ۷۰ میلیون تن یا بالاتربرسد قطعا با مشکل بازاریابی مواجه خواهیم شد زیرا هر چقدر هم فولاد تولید کنیم بازار مصرف داخلی کشور محدود است و اگر قرار است صادر کنیم برای صادرات هزینه تمام شده تولید ما بالاتراز کشورهای منطقه خواهد بود.
علت دیگر ؛ استفاده از تکنولوژی قدیمی است که اگر قرار باشد کشورهای مصرف کننده بابت اینکه فولاد تولیدی ایران کم کربن نیست جرایم گمرکی تعیین کنند خود به خود خیلی از بازارهای باقیمانده را نیز از دست خواهیم داد و قیمت صادراتی ما وقتی وارد کشور هدف میشود مشمول این عوارض گمرکی وارداتی شده و گران می شود.
این موضوع مهمی است و باید به آن پرداخت، طبیعتاً روند هوشمندسازی صنعت فولاد یا انقلاب صنعتی چهارم که مدتهاست در مورد آن بحث می شود و کنفرانس های زیادی برگزار شده در حد کنفرانس و امور اجرایی ابتدایی توسط فولادسازهای کشور محدود شده است.
باید توجه کرد در صورتی می شود انقلاب صنعت چهارم و هوشمندسازی را در صنعت فولادسازی اجرا کرد که از تکنولوژی نوین فولادسازی استفاده کنیم.
به نظر من برای اینکه تولید فولاد کشورو ظرفیت تولید را اضافه کنیم بایستی بدانیم که چند درصد آن از تکنولوژی جدید خواهد بود. این موضوعی است که حاکمیت و دولت باید به آن بپردازد و درصدد باشد که تولید فولاد کشور در رابطه با تکنولوژی قدیمی همان طور که کشورهای دیگر جایگزین کرده اند ما نیز به فکر جایگزین کردن آن باشیم.
اگر بخواهیم هدف گذاری کنیم که صادرات فولاد کشور ظرف 5 تا 7 سال آینده به ۲۰ میلیون تن برسد که این عدد بزرگی است باید از الان به فکر برنامه ریزی لازم باشیم. ما برای اینکه حضور خود را در بازارهای جهانی حفظ کنیم نیاز هست که هم قیمت تمام شده را پایین بیاوریم که طبیعتاً وقتی محقق می شود که از تکنولوژی به روزتر استفاده کنیم و هم بحث هوشمندسازی صنعت فولاد جز اولویتها قرار گیرد و به فکر تولید فولاد کم کربن باشیم، هرچند که کشور ظرف دو سال گذشته با محدودیت انرژی دست به گریبان بوده و این محدودیت و کمبود انرژی برق و گاز خودش عامل دیگری است که بر تولید فولاد تاثیر سو می گذارد.
به نظر من باید برنامه ریزی درستی داشته باشیم تا بتوانیم صنعت فولاد کشور که صنعت مادر هست و باعث شده که با وجود همه محدودیتهایی که کشور دارد در شرایط خوبی در رابطه با تولید فولاد در سطح جهانی قرار بگیریم حفظ شده و این موقعیت را از دست نداده و بتوانیم آن را ترقی دهیم. فقط مهم تولید فولاد از نظر تناژ نیست بلکه تولید فولاد کیفیت بالاتر با کربن کمتر هست تا بتوانیم ضمن حفظ حضور در بازار جهانی از محدودیتهای گمرکی وارداتی در کشورهای مختلف که برای فولادهای با کربن بالا اعمال خواهد شد عبور کنیم و بتوانیم فولاد خود را در سطح جهانی عرضه کنیم.