کیوان جعفری طهرانی، تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی سنگ آهن و فولاد، در گفتوگوی تصویری با انجمن سنگآهن مطرح کرد:
۱۷ میلیون تن دپوی گندله (اعلامی خود انجمن)، با احتساب قیمت گندله با ارفاق ۹۰ دلار فوب، چیزی حدود ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار و با در نظر گرفتن دلار ۳۰ هزارتومانی، تقریباً ۵۰ هزار میلیارد تومان میشود که عدد بسیار بزرگی است. این حجم بالای سرمایه راکد می توانست کمک بزرگی به احیا فعالیتهای معدنکاری و تولیدی کند.
این بازار است که تعیین میکند میزان صادرات چقدر باشد. سهم ما از بازار دل به خواهی و به انتخاب ما نیست؛ این مهمترین چیزی است که باید به آن توجه کنیم. عرضه و تقاضا تعیینکننده است.
عوارض صادراتی که در پی جنگ روسیه و اوکراین و در اواخر فروردین تعیین شد، باعث آشفتگی و دستکاری بازار داخلی شد اما نمیتوان تمام تقصیر بحران دپوی گندله و سایر محصولات زنجیره فولاد را به گردن وزارت صمت انداخت.
ما از بازار سهم مشخص داریم، عوارض صادراتی نهایتاً جلوی صادرات ۳ میلیون تن گندله را گرفت؛ این طور نیست که اگر عوارض صادراتی نبود ما تمام ۱۷ میلیون تن را صادر میکردیم.
تسریع در گردش سرمایه عامل اصلی و مهم در تجارت است. ما نمیتوانیم محصولاتمان را در انبار دپو کنیم به امید اینکه آن را در فصل خوب سال بفروشیم یا صادر کنیم؛ محصولی مانند گندله در دپوی طولانی مدت دچار خردایش ذاتی میشود؛ زمان تولید و انبارش گندله و کنسانتره برای خریدار مهم است.
قطعی برق/گاز هم در این میان عامل موثری بود؛ چرا که تعطیلی کارخانههای فولادسازی به سبب بحران انرژی، باعث شد تقاضا برای آهن اسفنجی و به تبع گندله کاهش یابد.
بیشترین آسیب این بحران برای شرکتهای کنسانترهسازی و گندله سازی کوچک و متوسط است؛ شرکتهای بزرگ و دولتی تابآوری بیشتری دارند و همچین قدرت چانهزنی بالایی دارند، میتوانند درخواست تخفیف کنند یا برای مدتی هیچ خریدی انجام ندهند؛ درحالیکه شرکتهای کوچک و متوسط به دلیل محدودیتهای مالی که دارند و همچنین فشار بازار، ناچارند محصولاتشان را با قیمت پایینتر بفروشند.
کنارکشیدن شرکتهای بزرگ در مواقع بحران بازار، باعث عدم اعتماد شرکتهای کوچک و متوسط به این شرکتها میشود.
منبع: معدنمدیا