کاهش قیمت سنگ آهن در سالهای اخیر باعث شده است بسیاری از معادن سنگ آهن با عمق بالا تعطیل شوند و در عین حال بهدلیل صرفه اقتصادی بیشتر، تمایل به استفاده از سنگ آهن با عیار بالا افزایش یابد. اما نکته قابل توجه این است که بسیاری از شرکتهای تولیدکننده سنگ آهن در سالهای اخیر به سمت کاهش هزینههای تولید رفتند. اما این مقوله در کشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفته است. چرا که با وجود دارا بودن ماشینآلات متعدد و نیز معادن روباز فراوان، تمایل معدنداران به استفاده از واردات ماشینآلات چینی است. در حالی که حتی برخی از دستگاههای مهم مانند ریکلیمر Reclaimer در کشور وجود دارند که استفاده آنها در برخی از معادن روباز میتواند کمک بسیاری به تولید کند. این در حالی است که هیچ گونه مرجع و یا منبعی برای ثبت ماشینآلات و نوع آنها و حتی مکان استفاده از آنها در کشور وجود ندارد و این موضوع به معدنکاری آسیب فراوانی زده است.
افزایش برداشت سنگ آهن از معادن چین از سال 2000 آغاز شد و در آن زمان عیار ذخایر سنگ آهن چین حدود 37 تا 40 درصد بود. هر چه برداشت از این معادن در طول 17 سال گذشته افزایش یافت، عیار معادن افت کرد، بهطوری که عیار معادن در سال 2010 به حدود 27 درصد رسید. در حال حاضر در برخی از معادن سنگ آهن چین به کمتر از 20 درصد نیز رسیده است.
طی سالهای 2014 و 2015 بهعلت افت قیمت سنگ آهن در دنیا، دیگر برداشت ماده معدنی سنگ آهن از عمقهای پایینتر از 500 متر توجیه اقتصادی نداشت. بهطور مثال در معدن نوردیک سوئد، عمق برداشت ماده معدنی در سال 2012 حدود یک هزار و 350 متر بود؛ اما در سال 2014 این معدن تعطیل شد؛ زیرا استخراج از این معدن با عمق بالا حتی با تکنولوژیهای پیشرفته دیگر توجیه اقتصادی نداشت. در حال حاضر نیز با قیمتهای کنونی سنگ آهن، برداشت از معادن با اعماق بیش از 250-200 متر توجیه اقتصادی ندارد. البته ناگفته نماند در صورتی استخراج از معادن سنگ آهن با عمق 500 متر توجیه اقتصادی دارد که قیمت سنگ آهن (برای معدل سال) بیش از 80 دلار در هر تن باشد. علت اینکه استرالیا و برزیل حجم بسیار زیادی از سنگ آهن را تولید میکنند، برداشت از معادن سطحی و استفاده از دستگاه های بسیار پیشرفته ریکلیمر است. چرا که این دستگاه قادر است حجم بسیاری از ماده معدنی را در مدت کوتاهی برداشت و بارگیری کند. از آنجا که قیمت سنگ آهن طی یکی دو سال گذشته با فراز و نشیب زیادی همراه بود، سرمایهگذاری در این صنعت جذابیت خود را تا حد زیادی از دست داده است.
ابعاد تکنولوژی در معادن سنگ آهن
تکنولوژی مورد استفاده در معادن سنگ آهن از دو منظر قابل بررسی است. در حال حاضر بخش فرآوری بهگونهای است که بسته به دستگاه پر عیارسازی و فرآوری، سنگ آهن با عیار 10 تا 20 درصد نیز در برخی از معادن توجیه اقتصادی دارد. اما واقعیت آن است که بهدلیل نوسانات شدید قیمت سنگ آهن و بالا ماندن قیمت فولاد، تمایل بسیاری از فولادسازان به خرید سنگ آهنهای پرعیار یعنی 58 درصد به بالا است و درخواست برای عیار پاییننیز کمتر شده است. طبیعتا بیشترین راندمان و مشتری از آن سنگ آهنهایی است که در کارخانههای کنسانترهسازی مورد استفاده قرار میگیرند و دارای عیار بالا و قابلیت فرآوری بالایی دارند. هر چند بعضاً چینیها ترجیح میدهند که بهجای خرید سنگ آهن با عیار بالای 58 درصد، سنگ آهن مگنتیت با عیار پایینتر را خریداری کنند؛ چرا که هزینه فرآوری در چین ارزانتر است. بنابراین سنگ آهن مگنتیت با عیار پایین 58، اما FeO بالا هنوز مشتری خاص خود را دارد.
استخراج با صرفه اقتصادی انجام شود، نه حجم تولید
همانطور که پیشتر نیز بیان شد، استخراج از معادن سنگ آهن با عمق بیش از 250 متر با قیمتهای کنونی صرفه اقتصادی ندارد. بهطور مثال در معدن شماره 5 گلگهر قرار بود استخراج از عمق 500 متری انجام شود، اما از آنجا که استخراج از معادن روباز با عمق 500 متر امکانپذیر نیست و هزینه استخراج از معادن زیرزمینی بسیار بالا است، طبیعتا استخراج از این معدن نیز منوط به قیمتهای جهانی سنگ آهن است. تجهیزات حفاری و استخراج زیر زمینی از معادن عمدتا الکتریکی و گران هستند. باید توجه داشت که تنها در صورتی در استخراج از معادن زیرزمینی سرمایهگذاری میشود که صرفه اقتصادی داشته باشد. همچنین سیستم حملونقل بسیار قوی مانند ریل نیاز است که ماده معدنی را به بیرون از معدن برساند این مقوله نیز بسیار هزینهبر است. بنابراین با روند کنونی و پیشبینیهای قیمت سنگ آهن در سال 2018، افزایش ظرفیت تولید این ماده معدنی در کشورهایی مانند برزیل و استرالیا، دیگر کسی ریسک سرمایهگذاری در معادن جدید سنگ آهن را نمیپذیرد. بنابراین با وجود غولهای سنگ آهنی در دنیا، ارزش سرمایهگذاری درازمدت در معادن سنگ آهن از بین رفته است. بنابراین شرکتها در کاهش هزینههای تولید سرمایهگذاری کردهاند. در رابطه با هزینههای تولید نیز میتوان فورتسکیو را مثال زد. هزینه تولید سنگ آهن در این شرکت در سال 2012 حدود 34 دلار بود؛ این در حالی است که اکنون این میزان به 12-11 دلار در هر تن رسیده است. در همان زمان هزینه تولید رقیبان این شرکت یعنی ریو تینتو و بیاچپی بیلیتون حدود 16 تا 17 دلار بود. در حالی که رقابت در بازار سنگ آهن به بدترین شکل ممکن ادامه خواهد یافت، سهم ایران از بازار چین بهتدریج کاهش مییابد. در سال 2012 و 2013 سهم ایران از بازار سنگ آهن چین حدود 2.3 تا 2.5 درصد بود، اما اکنون این میزان به کمتر از یک درصد رسیده است. ممکن است صادرات از نظر تناژ تفاوتی نکرده باشد، اما بهدلیل افزایش واردات سنگ آهن به چین، سهم ایران کاهش پیدا کرده است.
در شرایط کنونی نیاز است که بیشتر بر روی یافتن معادن جدید، افزایش استخراج از معادن سنگ آهن و تامین نیازهای داخلی تمرکز شود. چرا که طبق طرح جامع فولاد کشور، در افق 1404 و دستیابی به تولید 55 میلیون تن فولاد، حدود 160 میلیون تن سنگ آهن کلوخه نیاز است. در حالی که اکنون ظرفیت تولید سنگ آهن در کشور حدود 60 میلیون تن دانه بندی و کنسانتره است. بنابراین تا رسیدن به میزان تولید در افق 1404 فاصله بسیاری وجود دارد.
ماشینآلات معدنی، حلقه مفقوده معادن
توصیه میشود بهجای آنکه سنگ آهن با عیار بالا از عمق پایین استخراج شود، سنگ آهن با عیار پایین از عمق کم و سطحی استحصال شود و در کنار آن تکنیک فرآوری بهبود یابد. این سیستم از نظر اقتصادی توجیه بیشتری دارد؛ زیرا قیمت تمام شده استخراج سنگ آهن از اعماق زیاد حتی در صورت دارا بودن عیار بسیار بالا، از سنگ آهن سطحی با عیار کم بیشتر است و تامین ماشینآلات استخراج به مراتب مشکلتر و قیمت آنها بیشتر از ماشینآلات فرآوری است. فراموش نشود درصد قابل توجهی از معادن کشور از ماشینآلات با برندهای چینی استفاده میکنند که متاسفانه این ماشینآلات تکنولوژی و عمر مفید چندان بالایی ندارند. در عین حال ماشینآلات خاصی نیز در کشور وجود دارند؛ اما از آنها بهرهبرداری به عمل نمیآید. بهطور مثال چندین دستگاه ریکلیمر یا ماشینهای حفاری دورانی در کشور وجود دارد که چند سال پیش به کشور وارد شدند و شرکت واردکننده آن نیز تلاش کرد تا آنها را در پروژههای معدنی بهکار گیرد؛ اما این اتفاق نیفتاد. در حال حاضر احتمال میرود این دستگاه در یکی از بنادر کشور مانند بندر چابهار که پتانسیل بارگیری کشتی دارد، بهکار گرفته شود.
آماری از ماشینآلات معدنی در کشور موجود نیست
واقعیت آن است که فعالان معدنی در کشور ما شناخت کافی در مورد نوع، تنوع و تعداد ماشینآلات معدنی موجود در کشور ندارند. متاسفانه حتی در مورد ماشینآلات نو و دست دوم که به کشور وارد شدهاند، هیچ مرجع مشخصی وجود ندارد. حتی ممکن است تکنولوژی بسیاری از همین ماشینآلات چندان قدیمی نباشد و در پروژههای مشخص بتوان از این ماشینآلات استفاده کرد. اما به دلیل اینکه هیچ مرجعی از این تعداد و نوع این ماشینآلات در کشور وجود ندارد، نمیتوان اقدام عملی در جهت استفاده از آنها صورت داد.
در زمینه ماشینآلات دست دوم یک شرکت حراجی معروف به نام ریچی برادرز وجود دارد که در هر سال چند مرتبه ماشینآلات راهسازی و معدنی دست دوم را در شهرهای دوبی، توکیو، سیدنی و آمستردام به حراج میگذارد. در سالهای دهه 60 و 70، بسیاری از معادن کشور توانستند طی حراجیهای صورت گرفته توسط این شرکت، ماشینآلات متعددی را خریداری کنند. حتی بسیاری از این ماشینآلات نیز در کشور خرید و فروش شدند؛ اما در حال حاضر مشخص نیست که این ماشینآلات کجا قرار دارند. بسیاری از معدنداران کشور و شرکتهای راهسازی بر این باور بودند که ماشینآلات راهسازی و معدنی سرمایه هستند و اگر پروژهای برای اجرا وجود نداشته باشد، این ماشینآلات به عنوان سرمایه های شرکت می توانند خرید و فروش شوند.
اعتقاد بر این است از آنجا که هیچ منبع و مرجعی برای ماشینآلات دست دوم وجود ندارد، نمیتوان اظهار نظر قطعی در این مورد صورت داد. اگر یک مرجع در زمینه ماشینآلات معدنی و راهسازی در کشور وجود داشت، هم قابلیت خرید و فروش آن آسانتر بود و هم اینکه مبدا و مقصد این ماشینآلات و میزان استفاده شرکتها از آنها کاملا مشخص میشد. در این صورت روند تامین ماشینآلات راحت تر و سریع تر صورت میگرفت و شرکتها بهجای اینکه به فکر واردات ماشینآلات دست دوم و بیکیفیت از چین باشند، میتوانستند تجهیزات مورد نیاز خود را از داخل کشور با قیمتهای بسیار مناسبتر و بدون دردسر واردات تامین کنند. البته تامین ماشینآلات دست دوم معدنی لزوما به این معنی نیست که کشور نیازی به واردات این قبیل تجهیزات ندارد؛ بلکه با شناختی که از ماشینآلات موجود در کشور از جمله ریکلیمر وجود دارد و هنوز هم برخی از این ماشینآلات بدون استفاده باقی ماندهاند، واردات این گونه ماشینآلات توجیه اقتصادی ندارد.