دور نخست تحریمها از روز گذشته شروع شد که شامل تحریم مواد اولیه فولادسازی و همچنین صنایع فولادی کشور است.
این اتفاق میتواند واردات مواد خام صنایع فولادسازی مانند زغال کک و صادرات مواد خام از جمله سنگآهن کنسانتره و گندله آهن اسفنجی تا محصولات نهایی فولاد را متاثر کند. در بندهای زیرمجموعه تحریمها، به مواد خام استراتژیک دیگری هم اشاره شده و از جمله آنها ماده خام آلومیناست که در صنعت آلومینیومسازی ایران استفاده میشود و کشور برای تولید آلومینیوم به واردات آلومینا وابسته است.
صنعت خودروسازی، سیستمهای اتوماسیون، نرمافزاری و سختافزاری پیشرفته و هایتِک که برای اداره کارخانهها به آن نیاز است نیز همگی در زیرمجموعه دور نخست تحریمها قرار میگیرند.
حتی فرش دستباف ایرانی و مواد خوراکی از جمله زعفران و پسته هم از زیرمجموعه اقلام مورد تحریم در دور نخست است.
در واقع مشکل اصلی در وقوع تحریمها، اثربخشی آنها و عمق تاثیرشان است. تحریم مانند بیماری است که تاثیر آن بر اساس توان هر بیمار، متفاوت است. در نتیجه نمیتوان تاثیر تحریمهای جدید را با دورههای پیش مقایسه کرد یا گفت به دلیل تجربههایی که از گذشته بهدست آوردیم مقاومت ما بالا رفته است.
وقوع برجام اتفاق خوشایندی بود و باعث شد فشار تحریم از برخی صنایع برداشته شود. این احتمال وجود دارد که این صنایع، مقاومت گذشته را در رویارویی با دور جدید تحریمها نداشته باشند، به این معنا که باید در رابطه با تحریمها بسیار هوشیار باشیم.
دور دوم تحریمها هم ۱۳ آبان(۴ نوامبر) اعمال خواهد شد که صنایع نفت، گاز، بیمه، بانکداری و کشتیرانی را هدف قرار خواهد داد و عمق بیشتری به تاثیر تحریمها میدهد.
در این بین جایگاه ایران به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ آهن اسفنجی جهان پس از هندوستان از دور نخست نیز تاثیر میپذیرد. یکسری از بازارها در فهرست تحریمها قرار میگیرند و امکان صادرات آنها وجود نخواهد داشت.
در آن حالت مقاصد اصلی صادراتی آهن اسفنجی ما هندوستان و عمان خواهند بود که به نظر من در دوران تحریم هم با ایران کار خواهند کرد، هر چند عمان در ساخت فولاد از رقیبان ایران به شمار میآید و این رقابت در آینده شدت بیشتری به خود میگیرد.
بنابراین نمیتوان با اطمینان درباره عمان که حرف و عملش یکی نیست، صحبت کرد. بنابراین فارغ از مسائل سیاسی، مسائل اقتصادی باعث میشود بسیاری کشورها از تحریم ایران برای پیشتازی خود سود ببرند. البته ما همچنان بازارهای صادراتی خاور دور را در اختیار خواهیم داشت اما بیشترین معضل چه درباره صادرات آهن اسفنجی به هند و عمان و چه در رابطه با صادرات فولاد به کشورهایی مانند مالزی، تایلند، اندونزی و فیلیپین به عنوان ۴کشور اصلی خریدار محصولات میانی فولادی، در زمینه مسائل ارزی، جابهجایی پول و نظام بانکی است. این امید وجود دارد که به واسطه کشورهای دوست مانند مالزی، این معضل مدیریت شود.
اعمال تحریمها در ابتدای امر به کاهش حجم صادرات خواهد انجامید و چند ماهی زمان میبرد تا بتوانیم تاثیر تحریمها را با حفظ برخی بازارهای موجود و ایجاد بازارهای جدید مدیریت کنیم.
در دوران تحریم، حفظ بازارهای کنونی کشورهای دوست، مسئلهای بسیار مهم به شمار میآید. من در زمینه صادرات آهن اسفنجی به اندازه صادرات محصولات نهایی و نیمهنهایی فولاد کشور نگران نیستم چون ارزآوری در صادرات آهن اسفنجی، به گونهای است که هم برای صادرکننده ایرانی و هم برای خریدار خارجی جذابیت دارد.
از طرفی هند هم خریدار آهن اسفنجی ایران است و با وجودی که جایگاه نخست را در تولید این محصول دارد، اما آهن اسفنجی ایران را میخرد و دوباره به کشورهای همسایه مانند بنگلادش صادر میکند یا محصول ایران را از دریا برای مصرف داخلی، وارد و محصول خود را با قیمتهای بالاتر، از مرزهای زمینی به کشورهای همسایه صادر
میکند. در زمینه تحریم نفت در دور دوم تحریمها هم میتوان گفت برخلاف اینکه عربستان به عنوان بزرگترین تولیدکنندهنفت در داخل اوپک و روسیه به عنوان بزرگترین صادرکنندهنفت در خارج از اوپک اعلام کردند که کسری تولید ایران را جبران خواهند کرد اما همه چیز به این سادگی نیست، چون با توقف صادرات نفت ایران روزانه ۲/۵میلیون بشکه نفت صادراتی ایران از بازار جهانی حذف میشود که براساس اعلام کارشناسان بینالمللی، ۱/۹۶میلیون بشکه آن با ظرفیت اضافی سایر کشورهای داخل و خارج اوپک قابل جبران است، در صورتی که رفتار روسیه خنثی باشد؛ در نتیجه بازار جهانی با کمبود حدود نیم میلیون بشکه در روز روبهرو خواهد بود که این اتفاق به افزایش نرخ نفت در ۳ماه نخست سال آینده میلادی و رسیدن به مرز ۹۰دلار در ۳ماه دوم منجر خواهد شد.
همچنین امریکا اگر ببیند چین که بزرگترین مشتری نفت ایران است، به خرید خود ادامه میدهد تلاش میکند این کشور را زیر فشار قرار دهد که در این صورت به اعتقاد من چین دوباره ارزش یوآن را کاهش خواهد داد و کاهش ارز یوآن به افزایش حجم صادرات این کشور منجر خواهد شد.
این کشور به عنوان بزرگترین دارنده اوراق قرضه امریکا میتواند با این هدف که اقتصاد امریکا را زیر فشار قرار دهد اوراق قرضه را در بازار بفروشد و امریکا هم در مقابل تلاش میکند اوراق قرضه را بخرد.
توان خرید اوراق قرضه از سوی امریکا به نقدینگی و قدرت خرید این کشور بستگی دارد؛ اگر نقدینگی کافی داشته باشد بازار به تعادل میرسد، در غیر این صورت امریکا زیر فشار قرار میگیرد.
*کیوان جعفری طهرانی
تحلیلگر بازارهای بینالملل فولاد و سنگآهن
منبع: روزنامه صمت