طبق خبری که روز گذشته وبگاه خبری و تحلیلی «بیزنس اینسایدر» منتشر کرده است با وجود کاهشی شدن قیمت فولاد چین، سنگآهن توانسته روند افزایشی را طی کند؛ این معادله در بازار و درخصوص ارتباط این دو کامودیتی در شرایط کنونی بازارهای جهانی میتواند نمایانگر چه سیاستهای خرد و کلانی در بازار این دو محصول در چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده سنگآهن و فولاد جهان باشد؟
به گزارش «دنیای اقتصاد» بازار فولاد در شرایط کنونی در حال طی روند رو به رشدی است که چند عامل کلی باعث این اتفاقات شده است. در واقع افزایش تولید فولاد در چین پیش از آنکه محدودیتهای زمستانی رخ دهد به وقوع پیوسته است. در واقع تولیدکنندگان با استفاده از موقعیت کنونی سعی دارند که در موعدی قبل از اعمال محدودیتهای زمستانی، سطح تولیدشان را افزایش دهند و به نوعی میزان سودشان را در این دوره زمستانی حداقل ثابت و در سقف خواستههایشان، افزایش دهند. موضوع دیگر درخصوص روند افزایش قیمت سنگآهن تغییر الگوی مصرف این کامودیتی و رواج استفاده از سنگآهن پرعیار است. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد قیمت سنگ آهن دیروز تا لحظه تنظیم این گزارش به ۷۴ دلار و ۵۸ سنت رسیده که نشاندهنده رشد ۷/ ۱ درصدی در یک هفته گذشته است. این محصول در یک ماه گذشته در حدود ۶ درصد رشد قیمتی را تجربه کرده است.
درباره روند بازار و همچنین وضع معاملات سنگآهن در بازارهای جهانی، کیوان جعفریطهرانی، تحلیلگر بازارهای بینالمللی سنگآهن و فولاد به «دنیایاقتصاد» گفت: اگر مشاهده میشود مصرف و قیمت سنگآهن در چین در حال افزایش است، این موضوع را در قدم اول باید به دلیل سیاستهایی دید که در چین و از سوی رئیسجمهور این کشور در حال تعقیب است. اما اگر بخواهیم در سطح بینالمللی به چرایی این موضوع بپردازیم باید گفت، دلیل این موضوع به جنگ تجاری که بین آمریکا و چین و حتی ترکیه و کشورهای دیگر تولیدکننده فولاد ایجاد شده است، بازمیگردد؛ این روند تاثیر زیادی روی قیمت گذاشته است.
جعفری طهرانی در ادامه با اشاره به اینکه روند صادرات فولاد چین طی سالهای اخیر در حال کاهش است، گفت: این روند مخصوصا با اعمال سیاستهایی که رئیسجمهور چین در رابطه با جنگ تجاری با آمریکا اعمال کرده و به این منظور در تلاش است که بازار را از حالت صادراتگرا Export Oriented به سمت بازار داخل محور Domestic Oriented سوق دهد، تاثیرات متفاوتی را به همراه داشته است. طبیعتا این بهترین حالت و سیاستی است که چین در جنگ تجاری با آمریکا میتواند در پیش گیرد؛ چراکه عملا با این کار مصرف کامودیتی و کالاهایی مانند سنگآهن و زغال و… را افزایش داده و باعث میشود رشد اقتصادی چین افت نکند.
وی گفت: در واقع این سیاستها باعث میشود درصد بیکاری افزایش پیدا نکرده و حتی به سمت کاهش برود. این سیاست، راهکاری است که دونالد ترامپ هم در زمان آغاز ریاست جمهوری خود سرلوحه قرار داد، در واقع ترامپ در آن برهه این سیاست را درخصوص «معادن زغالسنگ» انجام داد؛ موضوعی که موجب رضایت و خشنودی مردم آمریکا شد. در واقع ایجاد این شرایط و بهرهگیری از این سیاستها باعث خواهد شد نیروی انسانی آن منطقه کسب درآمد داشته باشد و از سوی دیگر متعاقب این موضوع، «رفاه اجتماعی» نیز ایجاد خواهد شد؛ چراکه این موضوع تنها بهصورت یک بعدی عمل نمیکند، بلکه علاوه بر توسعه معادن موجب رشد و توسعه شبکههای ریلی، جادهای، نیروگاه و فرودگاهها میشود که باز هم بازتابی اجتماعی و در جهت توسعه جامعه دارد.
بنابراین معتقدم رئیسجمهور چین در حال کنترل خودخواسته قیمت فولاد است تا این قیمت از یک اندازه مشخصی فراتر نرود؛ البته این به آن معنا نیست که وی به فولادسازان این کشور، سوبسید اعطا کند؛ به این دلیل که فولادسازان چینی هماکنون هم سود زیادی شامل حالشان میشود، بلکه رئیسجمهور چین با این کار این نوید را میدهد که «اگرچه به دلیل «مسائل زیست محیطی» در فصل زمستان باید «تولید» را کاهش دهید ولی چشمم را روی افزایش تولید فولاد خواهم بست». رئیسجمهور چین بر این باور است که فولادسازان سودی را که انتظار دارند با فروش بالا به دست بیاورند، از محل فروش تناژ بالا کسب میکنند و این نتیجهای است که طبق دستورالعمل دولت مرکزی چین با کنترل روی بازار فولاد این کشور و افزایش مصرف این محصول موجب کنترل قیمت خواهد شد. طهرانی ادامه داد: این سیاست، موضع بسیار درستی است؛ چراکه دولت با اتخاذ سیاستهای توسعهای تلاش میکند تا این روند را تسهیل کند. در اینباره شاهد آن هستیم که با افتتاح «بزرگترین پل دریایی» که در واقع سرزمین اصلی چین را به هنگکنگ و ماکائو وصل میکند که در هفته گذشته اتفاق افتاد، توانست به تعهد خودش در مورد بزرگترین پروژههای فراساحلی عمل کند؛ بهطور کلی رئیسجمهور چین تا به امروز به تمامی تعهداتی که در زمینه توسعه وعده کرده، عمل کرده است.
در سه ماه پایانی سال گذشته شاهد آن بودیم که بیشترین اقدامات زیست محیطی از سوی دولت مرکزی چین اعمال شد؛ بهطوریکه تا ۹ ماه ابتدایی سال جاری کنترلهای زیست محیطی کم بود ولی طبق برنامه، سال گذشته قرار بود؛ که ظرفیت تولید فولاد (نه تولید فولاد) کاهش پیدا کند، طبیعتا زمانی هم که میزان ۵۰ میلیون تن از ظرفیت کاهش پیدا میکند یک درصدی (حدود ۱۰ میلیون تن) از تولید قطعی هم کاهش خواهد داشت. از طرفی خیلی از کارخانهها در چین که اضافه تولید داشتند، در سه ماه پایانی سال گذشته میلادی مورد جریمه قرار گرفته و عملا کارخانههایشان بسته شد و در واقع شاهد آن بودیم که روند کاهش قیمت هم در سنگآهن رخ داد؛ چراکه مصرف سرانه سنگآهن در کارخانهها کاهش پیدا کرد. امسال هم به علت مسائل مطرحشده دولت چین به دنبال آن است که عملا اولویت را در افزایش تولید قرار دهد؛ هرچند که دولت این کشور سال گذشته اقدامات و تلاش زیادی در زمینه بستن یا کاهش کارخانههایی که در زمینه تولید فولاد از فناوری القایی استفاده کردهاند به کار بسته است و از کارخانههای قوس الکتریکی حمایت کرده و تشویقشان میکند. سیاست استفاده از سنگآهن پرعیار در جهت سیاستهای زیست محیطی کشور چین نیز در عین حال باعث افزایش تمرکز روی سنگآهن پرعیار شده؛ بهطوریکه هر قدر عیار سنگآهن بالاتر باشد، آلودگی کمتری ایجاد میکند؛ چراکه نیاز به انرژی کمتری برای ذوب آن محصول وجود دارد. از سوی دیگر استفاده از سنگآهن پرعیار فرآیند دستیابی به محصول نهایی را سریعتر میکند؛ به این دلیل که فرآیند ذوب کوتاهتر میشود. بنابراین تشویق به خرید سنگآهن پرعیار و حتی دستور به خرید سنگآهنی که عناصر مزاحم کمتری دارد باعث ایجاد آلودگی کمتری میشود.